روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

۶۲ مطلب با موضوع «غیرقابل پیگیری ها» ثبت شده است

202

پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۵۷ ب.ظ

نه بی تو سکوت

نه بی تو سخن

به یاد تو بودم به یاد تو, من.

  • بلوط

191

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۴۴ ب.ظ

یعنی خودم هم تعجب می کنم چرا وقتی می روم خیابان، سینما، پارک، مرکز خرید یا هر جای دیگر،

با نفرت به آدم های دورم نگاه می کنم ! چرا واقعا ؟

انگار از همه متنفرم انگار همه ی شان در حقم بدی کرده اند. خودم هم نمی دانم چرا. تعجب می کنم از این احساس ِ بدی که راجع به دیگران دارم.

نمی خواهم هیچ کسی این چیزها را بداند و من را بشناسد. آنوقت هر موقع که مرا دید، همه ی این نوشته ها و حال بد و خوبم برایش تداعی می شود چه بسا به روی آدم بیاورد. ولی خب میدانم اسمائی که اینجا را می خواند اینطوری نیست. و خدا رو شکر هیچ آشنای دیگری اینجا را پییدا نکرده است.


دوست داررم این نوشته ها را ببرم بگذارم کف دست خانوم ک. و بگویم بیا. این افکارم. این نوشته هایم. این حس و حالم. حالا تو به من بگو چکار کنم. کسی چه میداند شاید هم هفته ی بعد بروم و همه ی این ها را برایش تعریف کنم.


شاید سه روز باشد که فاصله گرفته ام از تلگرام و اینستاگرام و این حرف ها. فقط می نویسم. و خوشحال تر هم هستم واقعا. در کل عالی نه، ولی خوبم. از آن بحران هایی ست که می گذرد، ولی معلوم نیست کـِی.


حال عنوان نوشتن ندارم برای همین شماره پست میزنم.


1 : لطفا کسی را با خودتان نسنجید. حتی اگر شما کار درست را انجام می دهید.

  • بلوط

190

شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۰۸ ب.ظ
واقعا حوصله ندارم.
  • بلوط

قلب مریض من

شنبه, ۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۶ ق.ظ
#شخصی
ببخشید خدا. ولی من بهش حسودی می کنم. اون همیشه ویژگی هایی رو داشته که ایده آل ِ من بوده. 
همیشه چیزایی داشته که من میخواستم داشته باشم. ببخشید خدا. ولی دست خودم نیست. خود ِ مهربونتم میدونی چرا. اعتراف می کنم بدجور احساس کوچیکی می کنم جلوش. به نظرت حق ندارم حسودی کنم بهش ؟ چرا ! حق دارم ... هر کس دیگه ایم حق داره. ببخشید خدا. ولی آیا استحقاق چیزایی که بهش دادیو داره ؟ چرا من ندارم ؟ میدونم ناشکریه. ببخشید خدا.  ولی من بهش حسودی می کنم. شایدم نباید انقد زود قضاوت کنم ولی واقعا حرص منو درمیاره . 
چون من برای چیزایی که اون داره ساعت ها حسرت خوردم و فکر کردم و نا امید شدم که چرا من نمیتونم ! چرا من نه ! چرا من همچین شرایطی ندارم ! چرا خدا همچین شرایطی رو لااقل برام ایجاد نمی کنه !

امان از قلب های مریض...
  • بلوط

شاید یک نفر در حال غرق شدن باشد

چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۴۷ ب.ظ

خدایا ،

اگر کسی دارد توی منجلاب و کثافتی که خودش ساخته،

غرق می شود، نجاتش بده.

چون با مهلت و میدانی که به نَفسم داده ام، تنها به خودم ستم کرده ام1



1. مناجات شعبانیه


  • بلوط

وقتی حتی ۵ جمله هم نمی توانی بگویی !

سه شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۳۷ ب.ظ

#شخصی ست. اصلا لزومی ندارد که خوانده شود.


من در زندگیم خیلی اوقات خیلی چیز ها را درک نکرده ام. 

من هیچ وقت حضرت حسین (ع) را درک نکرده ام. هیچ وقت نفهمیدم که چرا وقت ِ دعا، باید از ایشان کربلا بخواهم ! می دانم که کربلا رفتن توفیق است، ولی توفیقی که درکش نمی کنم ! چرا انقدر زیاد حضرت حسین را همه دوست دارند ؟ با شهامت ِ تمام، اقرار می کنم که من درک نمی کنم.


نه که بگویم کربلا نمی خواهم. مطمئنم اگر تا حالا نرفته اَم، به خاطر همین نفهمی هاست. به خاطر همین بی لیاقتی ها و درک نکردن هاست. به خاطر همین گناه کردن های بیخود است که گند زده در زندگیم.

ولی اگر بگویند که مثلا ۵ تا، فقط هم ۵ تا جمله ی درست و حسابی، راجع به حضرت حسین بگو، من نمی توانم ! نه از این حرف هایی که همه یاد دادیم شعارشان بدهیم ! نه از این حرف هایی که بگوییم در محرم به دست شمر ِ ملعون به شهادت رسیدند. نه ! جمله ای که معلوم باشد می شناسیمشان ! تازه حضرت حسین هم روضه ی شان را خیلی شنیدیم هم وصفشان را. بقیه ی ائمه چی ؟


نمی خواهم با کتاب هایی که دیگران راجع به ایشان نوشته اند*، بشناسمشان !  می خواهم خودم بفهمم . خودم بشناسم، خودم ! 


* منظور کتاب هایی ست که ایشان را، کربلا را، و کلا عملکردشان را تحلیل کرده اند ، نه مثلا کتاب های شرح زندگیشان! برای شناختنشان که باید زندگیشان را بدانیم ! #نامیرا


+ اگر کسی تا آخر خواند، عیدش هم مبارک باشد :) درست است که نمی فهمم، ولی ماه ِ سرور ائمه است :) باید شاد باشیم :)

  • بلوط

خواب این جانب تعبیر هم می شود ؟

سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۱۶ ق.ظ

بیماری در خواب فسق و فجور است و کذب و دروغ. اگر کسی ببیند که بیمار است و از رنجوری رنج می برد، خواب او می گوید که با مردم و اطرافیان خویش ، صدیق و راستگو نیست و به دیگران دروغ می گوید و خیانت می کند.


من خواب دیدم حالم بده . حدودای ساعت چهار و پنج بود. هی می پریدم از خواب ولی تو همون حالت خواب و بیداری به خودم می گفتم بخواب. یه مریضی نادر گرفته بودم که مامان خیلیم نگران نبود. چه خواب می دیدم چه نه، این راجع به من صدق می کند.


+ بهترین عالم ، از بی جنبگی ام شرمنده ام . ولی دست خودم نیست .


  • بلوط

هر پچ پچی به فریاد منجر می شود !

سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۱۰ ق.ظ

نمیام اینجا که بنویسم چقد بدبختم و این حرفا.اتفاقن خیلیم خوش بختم. 


#الحمدلله_علی_کل_حال

ولی اینجا دفتر خاطراتم شده. باید بنویسم !

من هر روز شاهدم که مامانم چیکار می کنه. پدرم همین طور.

چقد دلم می خواد بی پرده و راحت بنویسم ولی دوست ندارم انقد رک بگم. رک گفتنش خودمم اذیت می کنه . مشکل یه چیزیه که گاهی با پچ پچ گاهی با هم فکری گاهی با دعوا و گاهیم با خنده راجبش حرف میزنن. من و برادرم خواه نا خواه می شنویم خب. دوست ندارم داداش این حرفارو بشنوه. اصن دوست ندارم !


+ الان خوابید چون خسته بود . من اینجا -__- با کوله باری از معارف و عربی . هم چنین ارائه جامعه شناسی و اقتصاد مانده ام بدون اینکه هییچ گونه کاری انجام داده باشم :\ بله :\

  • بلوط

غیرقابل پیگیری_امروز

شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۵۶ ق.ظ

امروز هم روز خوبی بود هم بد.


میدونم اون قسمت خوبشو اینا هم لطف خدا بود 

وگرنه با اون کار صبحم :\ ...!


بیشتر برای این دلم خواست بنویسم که امشب یه چیزی پیدا کردم 

که ای کاش پیدا نکرده بودم.


با برنامه سنگین هفته ای که گذشت، وقت نداشتم اتاقمو تمیز کنم و این حرفا.

امرزو بیشتر کارام تموم شد. وقتی داشتم طبقه دوم کمدمو تمیز می کردم، خیلی اتفاقی پیداش کردم . نزدیک یه سال بود که فک میکردم گم شده. ینی گمش کردم. گفتم بهتر خب گم شده دیگه. ولی وقتی امروز پیدا شد، حالم بد شد واقعا. یادآور همه ی خاطرات قبلی دوران جاهلیت (!) ، یادآور اون روز مسخره و کار مسخره ترم. یادآور "من" ِ قبلی . یادآور یک عالم چیزای مزخرف که وقتی بهشون حتی فکرم میکنم حالم بد میشه. نمی تونم اینارو هیچ جایی جز این جا بنویسم.

اول میخواستم بذارم اینستا ولی اینستا نه جای درد و دله . نه دوست دارم بقیه بدونن. حتی نمی تونم تو دفتر خاطراتم بنویسم. شاید چون تایپ کردنو خیلی بیشتر از نوشتن دوس دارم !


واقعا ای کاش گذشته این جانب پیگیری نشود ...


+ اعتراف می کنم انقدر با خودم درگیرم

که خودم میگم با تنفر میندازمش بیرون 

ولی اون قسمت خبیثم میگه نگهش دار . حیفه... 

قسمت خبیث غلط کرده با تو.

  • بلوط

غیرقابل پیگیری_بهترین ماه سال

جمعه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۰۱ ق.ظ

دیدم ه.ر پست گذاشته بود و منتخب ماه امسالش اسفند بود :)


امسال من شاید منتخب نداره . هیچ وقت نمیتونم اسفندو به عنوان بهترین ماهم انتخاب کنم


پر ماجراترین ماه، اسفند بوده. مشکلات اول ماه. خانواده ... 

مشکلاتی که تو پست محرمانه گفتم ... هنوزم هستن. میدونی ولی الان شدن مثه جای یه زخم.

که از شدت درد دیگه سِر شده. دردشو نمی فهمی دیگه. وای به روزی که به حالت عادیش

برگرده. و بارهم الحمدلله علی کل حال :)

من درد نمی کشم . و اتفاق وسطای اسفند. اتفاق شب قبل رفتن.موقع اومدن.

کل اسفند سراسر اتفاق و ماجرا بود :) 


ولی اسفند صبور من ! تو بهترین ماه امسالم نبودی 

+ باز هم اردیبهشت عزیز ...

  • بلوط

غیر قابل پیگیری _ پریناز

پنجشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۲۰ ب.ظ

اسم بردم چون دیگه مهم نیست :)


اصن حالم بد میشه یاد

اعترافات شما/پریناز/ میفتم عزیزم :)


نه که ماجرا پلیسی باشه،

بچه گونه س.برا همین حالم بد شد.

  • بلوط

غیرقابل پیگیری _ دیروز

دوشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۳۸ ق.ظ

شک . پاک کردن پیام ها . دروغ . عدم تمرکز .

 و دانش آموزی که در این بین امتحان تاریخ ادبیات دارد!


میتونیم اسم فاجعه رو بذاریم روش.

هرچند نقش من فقط شنیدن و گریه کردن و خیال پردازی کردن در حین درس خوندن بود .

همون فاجعه با صحبت منطقی و اعتماد کردن میشه حل بشه.


اگه اون اعتماد و هیشکی تا آخر شب خرابش نکنه.


+ "..." عزیزم! معذرت میخام ولی باید یه جا مینوشتم

+ هر وقت اومدی ، خواستی بخونی ، این پست و پاک می کنم . شاید همه غیرقابل پیگیری ها رو.


چون دیروز نباید پیگیری شود.

  • بلوط