روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

وقتی حتی ۵ جمله هم نمی توانی بگویی !

سه شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۳۷ ب.ظ

#شخصی ست. اصلا لزومی ندارد که خوانده شود.


من در زندگیم خیلی اوقات خیلی چیز ها را درک نکرده ام. 

من هیچ وقت حضرت حسین (ع) را درک نکرده ام. هیچ وقت نفهمیدم که چرا وقت ِ دعا، باید از ایشان کربلا بخواهم ! می دانم که کربلا رفتن توفیق است، ولی توفیقی که درکش نمی کنم ! چرا انقدر زیاد حضرت حسین را همه دوست دارند ؟ با شهامت ِ تمام، اقرار می کنم که من درک نمی کنم.


نه که بگویم کربلا نمی خواهم. مطمئنم اگر تا حالا نرفته اَم، به خاطر همین نفهمی هاست. به خاطر همین بی لیاقتی ها و درک نکردن هاست. به خاطر همین گناه کردن های بیخود است که گند زده در زندگیم.

ولی اگر بگویند که مثلا ۵ تا، فقط هم ۵ تا جمله ی درست و حسابی، راجع به حضرت حسین بگو، من نمی توانم ! نه از این حرف هایی که همه یاد دادیم شعارشان بدهیم ! نه از این حرف هایی که بگوییم در محرم به دست شمر ِ ملعون به شهادت رسیدند. نه ! جمله ای که معلوم باشد می شناسیمشان ! تازه حضرت حسین هم روضه ی شان را خیلی شنیدیم هم وصفشان را. بقیه ی ائمه چی ؟


نمی خواهم با کتاب هایی که دیگران راجع به ایشان نوشته اند*، بشناسمشان !  می خواهم خودم بفهمم . خودم بشناسم، خودم ! 


* منظور کتاب هایی ست که ایشان را، کربلا را، و کلا عملکردشان را تحلیل کرده اند ، نه مثلا کتاب های شرح زندگیشان! برای شناختنشان که باید زندگیشان را بدانیم ! #نامیرا


+ اگر کسی تا آخر خواند، عیدش هم مبارک باشد :) درست است که نمی فهمم، ولی ماه ِ سرور ائمه است :) باید شاد باشیم :)

  • ۹۵/۰۲/۲۱
  • بلوط