روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

۱۳۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

1887

پنجشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۰۰ ق.ظ
بیکاز آو یو.
  • بلوط

صبا

پنجشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۵۶ ق.ظ

گفتی طولانی ولی اگه طولانی باشه دیگه چرت و پرت میشه و دتس نات هو آی وانت ات :) ما راه های زیادی رو باهم رفتیم از دِی ماه سال سوم دبیرستان من و پیش دانشگاهی تو با هم بودیم تا الان. غولای زیادی رد کردیم. خندیدیم، تعریف کردیم، دعوا کردیم، بحث اعتقادی کردیم، گاهی شده از هم خوشمون نمیومد، اما بلخره تا اینجاشو اومدیم. گفته بودم تو آدم عجیبی هستی و حتی الانم نمیتونم کلمات مناسبو بهم بچسبونم و یه دلیل براش بیارم. اما میدونم حداقل تو دوستی ما آپس و دَون داشتیم. زیاد. زیاد. اما 1886 مال توئه برای اینکه بدونی یو آر اسپسفیک و این داستانا. من مچکرم ازت. *لبخند را روانه ی مانیتور می کند. صبا دریافت کند*

  • بلوط

1885

پنجشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۳۹ ق.ظ
میدونید که من 20 پست در روز دارم و هو هو هو.
  • بلوط

وونت لوک دَون، وونت اپن مای آیز

چهارشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۱۲ ب.ظ
شکرت. فقط همین. دیگه چی دارم بگم ؟ *متن هزار خطی اش را در ذهنش مرور می کند*
متنی در کار نیست در واقع. از دیشب تا همین الان دارم جواب دایرکت و تلگرام و کال میدم. *الان من صدای شمایی که گفتی چرا به زنگ گفتی کال، شنیدم* بگذریم. هر کی رتبمو پرسید گفتم. و خوشحالم. سیما گفت تو و زهرا افتخار منید. مامان بابا خوشحالن. رفیقای واقعی هستن پیشم باهم ذوق می کنیم. و همین. بچه های پارسال، بچه های امسال، فامیل، دوست و آشنا، بچه های کلاس - همه - کلی مهربون بودن و لطف داشتن. "لطف داشتن" نه به اون معنای کلیشه ای که خانوما پشت تلفن به کار می برن. واقعا لطف داشتن. شنبه که میرم مد، هم شیرینی می برم هم از محمدی نژاد تشکر کنم به طور جد. چشمامو که می بندم یه صدایی میگه "پس شیرینی من کوووو. شیرینی من. هاهاااااا" و بله. اون خود شماهایین. اون صدا، صدای خود مردم ایرانه. بازم شکرت. شکرت. شکرت. دانشجوی نصفه نیمه، کامل شد.

*ای "مــن" ! چطور کامنتت را پاسخگو باشم ؟
  • بلوط

شکرت

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۵۷ ب.ظ

شکر لله، شکر لله، شکر لله

حمدا لله، حمدا لله، حمدا لله

  • بلوط

نتایج

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۲۵ ب.ظ

تا یار که را خواهد و میلش به که باشد

  • بلوط

1881

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۰۹ ق.ظ
امروز تنها که بودم، صبا گفت ز میزنم ح بزنیم که وجهه ی آدم تنها نداشته باشی. یکی از قشنگ ترین ملاحظه هایی بود که از یه آدم دیدم.
  • بلوط

1880

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۰۳ ق.ظ
زیبایی تو از سطح بدنت گذشته و به اعماق وجودت رسیده.
  • بلوط

پیپل

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۵۴ ق.ظ
اما چیزی که تو همشون مشترک بود، این بود که همشون برخوردشون دوستانه بود. انگار که رفیق خودشونه طرف.  فاطمه و غزاله و دانشجوآی تهران هم. و این حس خنثامو نسبت به دانشگاه رفتن به سمت مثبت می کنه. نسبت به "دانشگاه رفتن و آدماش" نه خود "دانشگاه".
  • بلوط

1878

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۴۹ ق.ظ
امروز واقعا گند حرف زدن با دانشجوآ رو درآوردم. خود دانشکده ی روانو که رفتم، و با شیش نفر اونجا حرف زدیم. امینم بود. امین اول رفت دانشکده مدیریت بعد اومد روان. باید بهتون بگم که همین طور دارم گیج و گیج تر میشم. با اسماء با مترو اومدم خونه و همانجا جان رو به جان آفرین دادم و یه جوری خوابیدم که عمه و عسل یه رب جلوی خونه داشتن در میزدن و آخرم وایسادن تا مامان و بابا اومدن. الانم می بینید که دارم مینویسم نتیجه ی همون خوابیدنس. اما خیلی حس خوبی داشتم به اینکه امروز رفتم. مخصوصا که بعدشم دوباره با امین رفتیم دانشکده مدیریت و خب، خیلی دید واقع بینانه ای نسبت به مدیریت پیدا کردم. از اولیت دوم خارج شد و نمیدونم الان اولویت چندمه حتی. با دو سه تا دانشجوئم اونجا حرف زدیم بعدشم رفتیم انقلاب. یه کافه ای همون جاها ناهار خوردیم و اومدم خونه. ولی خونه آخر این ماجرا نیس و با فاطمه که خیلی مفصل و با غزاله هم تا حدی حرف زدم. فاطمه و غزاله دوتاشون رتبه شون انقدر خوب شده بود که تهران با سر بخوادشون. اما الان بهشتی می خونن. خلاصه که گیج و گیج تر شدیم و دور خودمون می چرخیم.
  • بلوط

بلوط و احساسات ناسیونالیستیش

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۱۸ ق.ظ

دیروز کلی حرف واسه نوشتن داشتم اما 10 تا مطلبم تموم شد. و به این فک کردم که بلاگفا از چهار گوشه ش تبلیغای اعصاب خورد کن آویزونه و به نظر من بی در و پیکره. اما بلاگ سرور واقعا سرعت بالاییه که بدون تبلیغ خدمات میده. و واسه حمایتم که شده بسته ی 20 تایی شو گرفتم. البته باید بهتون بگم 2000  تومن شد :')

  • بلوط

1876

دوشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۱۲ ق.ظ

ساچ ا بد سیچوعیشن😱 یکیتونم نیییییس

  • بلوط

دانشکده روان

دوشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۶ ق.ظ

میام حالا در مذمت این ده پست در روز مینویسم ولی حالا ول کن. من اومدم اینجا و خیلی خیلی کمن. چیکار باید بکنم؟😫

  • بلوط

1874

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۱۶ ب.ظ

برای دنبال شدن، دنبال نکنید.

"نیچه"

  • بلوط

ای بابا

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۱۵ ب.ظ
متاسفم اما با عاطفه یه بحثی داشتیم. البته تا یه حدی مقصر منم و تا حد زیاد دیگه ای شرایطِ من.
  • بلوط

1872

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۱۴ ب.ظ
از امروز که به پنج شنبه نگا می کنم، خیلی ترسناکه اما دوست داشتنی. چون چیزیه که دوست دارم. چون آی دونت هو انی آیدیا بوت ایتس اتماسفِیِر -___-
  • بلوط

هم

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۰۸ ب.ظ

ما آدمیم. وقتی میفتیم زمین، وی بلید. وقتی ناراحت میشیم، وی برک اینساید. اشکالی نداره. چون ما آدمیم.

  • بلوط

شنبه

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۰۴ ب.ظ

دیروز رفتیم حس کافه و منوی مزخرف جالبی داشت. بعدشم پیاده رفتیم ضیافه. و بعد گو هوم. و بعد از خستگی بی هوش.

  • بلوط

:)))

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۲۱ ب.ظ

کاور گرلز دونت کرای، افتر دی فیس ایز مید. اما ما چون کاور گرل نیستیم، هر موقه گریمون بیاد گریه می کنیم. هو هو.

  • بلوط

آدم های زندگی

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۹ ب.ظ

امین قشنگ قبول کرد که یه متن برای جشنمون ادیت کنه. عاح. بسیار خوشحالم. و اسماءم گفت که کمک خواستیم هست و زینبم میخواد باهم بریم بازار که من برم یادبود بخرم. -_^

  • بلوط

پیدا کنید شی را

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۷ ب.ظ

شی دونت سی هِر پرفکت. بله. :)

  • بلوط

هیژده شصت و شیش

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۶ ب.ظ
هی هی، من نگا کن، نمیشه همین طور محافظه کار تر بشی و انقد تو خودت فرو بری که نه تنها حرفاتو نزنی، که کم کم خودتو هم فرو ببری و محو بشی. هاها.
  • بلوط

1865

يكشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۲ ب.ظ

if no ever hears it, how we gonna learn your song?

  • بلوط

1864

پنجشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۳۲ ب.ظ

امروز رفتم تعیین سطح آیلتس. هم از چیزی که فک میکردم بهتر شد هم برخورداشون خوب بود. کلاسام پنج شنبس.

  • بلوط

1863

پنجشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۹ ق.ظ

هنوز تست های پاسخنامه ی کنکورم خشک نشده و با خودم کنار نیامده ام. گم شده ام و دست و پا میزنم. چطور میتوانم الان یک زندگی را اداره کنم ؟

  • بلوط

1862

پنجشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۶ ق.ظ

دیگه نوشتنم نمیاد.

  • بلوط

1861

پنجشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۲ ق.ظ
امروز خودم، به تنهایی - ینی واقعا به تنهایی - خوراک لوبیا درست کردم و خیلی خیلی موفقیت آمیز بود.
  • بلوط

Horrible

چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۰۳ ب.ظ

احساس می کنم برای تک تک این اتفاقای کوچیک جدید، آماده نیستم. قشنگ مثه یه گنجشک کوچیک ننر که از قفس کوچیکش ولش می کنن تو تهران بزرگ.

* میدونید که منظورم از “اتفاقای کوچیک جدید” اصلا ازدواج اینا نیس دیگه؟

  • بلوط

Still there

چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۰۰ ب.ظ

الان که فک می کنم هنوز اون اعصاب خوردی نسبت به بعضی بچه های کلاس نخوابیده. کم شده ولی نخوابیده. البته منظورم یکی دو نفره واقعا.

  • بلوط

هم

چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۵۶ ب.ظ

آی مسد آپ. آی مسد آپ و نمیدونم چرا ولی بدنم اصن سرد شد.


  • بلوط

1857

چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۱۱ ق.ظ

آهنگران داره راجبه اشرافی گری و فلان ح می زنه، بعد میگه تالارا اگزجره دارن. یکی کامنت گذاش (حاج آقا) اگزجره اوووووه یه :)))

  • بلوط

1856

چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۵۴ ق.ظ
آناشید حسینی اگر نیک است گر بد، تو برو خود را باش.
  • بلوط

1855

چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۵۲ ق.ظ

البته من یه جور تو زندگی گم شدم. نه گم شدن توی یه گودال تاریک. که دردناکم هست. نه فقط توی شلوغی گم شدم. به قول تئوری اسماء یه جور کلافگی بعد از رهایی از قفس. که نمیشناسی، نمیدونی، لاست.

  • بلوط

srtanger things

چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۴۹ ق.ظ

ینی میخوام بگم آیم نات دت کایند آو اسکری مووی گرل، و مثلن اگه بگن فیورت پارت؟ من میگم اون اسنو بال. واهای. یا نانسی و جاناتان یا مایک و ال *لبخننند* 

  • بلوط

به بلوط

سه شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۱۶ ق.ظ
کم حرف شدی!
  • بلوط