روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

تکمله به نامه های قبلی.

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۲۹ ب.ظ

آه دختر جوان ! چرا فکر می کنی من ناز می کنم ؟ در احساسات من تنها چیزی که نیست، ناز کردن است. آن هم نسبت به تو. من ناراحت بودم ! [ مشتش را به دیوار نه - به بالش می کوبد. ] بیلیو می که من غم عمیقی را حس می کردم. البته غم عمیق نه حالت ناله ها، نه. منظورم ناراحتی کوچکی ست در اعماق وجود که اصلا معلوم نیست. مثل همان "دراکولای غمگین در من" . اما چه کسی جز توی تغییر کرده، اسم این ها را ناز کردن می گذارد ؟

[ تکمله بر وزن تفعله. وزن دیگه ی باب تفعیل. میرابی تاثیر خودشو گذاشته.]

  • ۹۶/۰۷/۱۰
  • بلوط