روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

904

يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۰۰ ب.ظ
هنوز زنگ نزده.
خندوانه شرو شو.
لم داده روی تخت.
مریض.
وسایل مانده در فرودگاه تهران.
اعتماد به نفس کم. 
کاسه ی سوپ هتل روی پا.
خانواده خرید جز او.
پنجره باز.
اسپلیت خاموش.
در دمای سی و سه درجه و رطوبت شصت و پنج درصد.
لرز.
سرماخورده.
صدا داغون.
تلگرام هیچ خبری نیست.
این کهنمویی چه بامزس وای.
متعجب.
دریا.
نظم، ترتیب، بدون بوق و سر و صدا.
خندوانه شرو شد.
  • ۹۶/۰۶/۱۹
  • بلوط