روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

نشسته روی مبل، منتظر، بدبخت

يكشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۰۸ ق.ظ

 شب که همه خوابند کنار صندلیت یک دانه سوسک سیاه باشد و کلی با خودت کلنجار بروی که کسی را بیدار نکنی و بروی آشپزخانه که سوسک کش بیاوری اجبارا زمین اتاقت را به گند بکشی، که جلوی کابینت با یکی دیگرشان رو به رو شوی. به چشم یک تراژدی نگاهش کنید. چون من الان حتی جم نمی توانم بخورم و تصمیم دارم انقدر روی مبل بشینم که کسی نصف شب از تشنگی بیدار شود. و معلوم نیست تا صبح کجاها که نمی روند.

  • ۹۶/۰۵/۰۱
  • بلوط