روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

باز از دوریت افتاده به کارم گره ها ...

شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۸ ب.ظ

کاش می توانستم همین امشب بیایم مشهد. بمانم و فردا بعد از ظهر بروم. یک مهر تایید می خواهم که فقط دست خودتان است و حرف هایی که رو به روی دیوار باب الحجه جا مانده اند. خوشا به حال تمام فرشته هایی که بر آن قطعه از خاک خراسان کشورم فرود آمده اند و خوشا به حال زائرینتان که امشب کنارتان هستند و خوشا به حال تکه ای از آسمان که سقف حرم شماست و خوشا به حال خادمینتان و خوشا به حال هر که در باب الحجه رو به روی آن لوستر با نور سبز نشسته است و در آن هوا نفس می کشد. من؟ من نشسته ام در خانه، نفس هایم در این تهران کثیف می رود و می آید و دلم مشهد است، باز هم زائرتان نیستم از دور سلام...

  • ۹۸/۰۴/۲۲
  • بلوط

ای شاهد افلاکی