روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

2208

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۲۱ ق.ظ

امروز از اون روز های زیبا بود. گروه برای کوروش نیرو می خواست منم رفتم یه دو ساعت اونجا بودم بعدم اومدم پیش این یکی گروه توی غرفه کودک. متاسفانه بچه هایی که به من میفتادن، لیوانارو پرت می کردن و چسبو روی میز میریختن و گند میزدن. اما بچه های نرجس و یگانه خیلی آروم و حرف گوش کن بودن.

  • ۹۸/۰۲/۰۲
  • بلوط