روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

راستی!

شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۷، ۰۴:۰۱ ب.ظ

(اینو دچار تو وبش تعریف کرد ولی بذارید منم بگم :))

دیروز عروسی زینب بود. و من و دچار خیلی اتفاقی خیلی خیلی اتفاقی دیدیم همو :) حالا این به کنار. دیدین خانوما میرن سوپرمارکت بعد یه چیزی یادشون میفته میگن راستی! زردچوبه م می خوام؟

بعد من داشتم به دچار می گفتم آره من از دوستای عروسم و عروس همکلاسیمه و اینا. بعد یهو یه خانومی که کنارمون وایساده بود گفت راستی! من از دوستای عروس دختر می خوام! منم واقعا نمیدونستم باید چیکار کنم. بمونم نمونم :) و خیلی نرم واقعا نرم صحنه رو به سمت زهرا ترک کردم :) و بقیه شم که دچار گفت تو وبش :)

  • ۹۷/۱۲/۲۵
  • بلوط