و تو اومدی.
چهارشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۲۹ ب.ظ
میاد روزی که،
بشه کوله بندازیم بریم از مشرق به مغرب ِ زمین، و احدیَم کارمون نداشته باشه.
میاد روزی که،
بشه کوله بندازیم بریم از مشرق به مغرب ِ زمین، و احدیَم کارمون نداشته باشه.
داشتم فکر می کردم یک روزی می شود که مسجد کوفه، پر می شود از نظافت، تکنولوژی، نظم. و خادم ها منظم و مودب مردم را برای ایستادن در صف های نماز راهنمایی می کنند و مسجد پر است از ملیت های مختلف. سیاه، سفید، شرقی، غربی. و همه آمده اند پشت سر بهترین آدم جهان نمازشان را جماعت بخوانند. و شما آمدید.
امروز رفته بودیم مسجد کوفه. و باورش سخت است که هوایی را که شما نفس می کشیدید، نفس می کشیدم. محراب ضربت خوردنتان را هم دیدم. درِ خانه ی تان را هم...