روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

۱۳۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

635

شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۵۳ ب.ظ
و آن لحظه ای که دلم برای سیپتیموس هیپ تنگ می شود و با قلبی لرزان ! که مبادا داده باشمشان تبادل کتاب، به سمت کارتن کتاب های قدیمی می دوم.
  • بلوط

634

شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۴۶ ب.ظ

ندای درونی آمده که ای وِی ! گذشته ها را فراموش کن !

  • بلوط

پست زرد.

جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۳۸ ب.ظ

وقتی تو هستی، این پروانه ها هستن تو دل آدم ؟ شرو می کنن پرواز کردن و چرخیدن و آهنگ زمزمه کردن.

  • بلوط

632

جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۵۰ ب.ظ

من مصداق همون بیشعوریم که هم خدا رو می خواد هم خرما رو. هِی دختر ! چیکا می کنی ؟!

  • بلوط

631

جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۰۰ ب.ظ
اینجا هوا پس است. طوفان و سیل نه، ولی پیش بینی ها، حاکی از باران شدیدی است.
  • بلوط

از رنجی که می بریم.

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۳۹ ب.ظ
با اینکه می گَن علوم انسانی تو این کشور خیلی ارزش داره، ولی بازم می تونی برق غرورو از نگاهشون بخونی وقتی جلوت دیفرانسیل حل می کنن. که البته کاش می شد برم و خودمو تو ریاضی گم کنم و از شَر شِر و وِرای مولفای کتابای نظام آموزشی ایران راحت شم.
  • بلوط

629

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۲۸ ب.ظ
صب داشته باش دیگه سیب سُرخم !
میریم بالاخره.
  • بلوط

برداشت آزاد.

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۰۲ ب.ظ

و تنها خداست که در میان دل ها الفت می افکَند و حالا هی خودتان را بکشید و هزار تا راه را بروید و برگردید و بدانید همانا که اگر همه ی آنچه بر روی زمین است را خرج کنی، نمی توانی میان دل هایشان الفت افکنی، پس زور بی خود نزن ای انسان. همانا او مقتدر ِ غالب، و دارای حکمت است.

[ از آیه ۶۳- سوره انفال]

  • بلوط

627

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۴۶ ب.ظ

+ چرا کشتیش ؟

- آقای قاضی، همش می گفت اینا انسانین، درس ندارن که.

  • بلوط

متوهم.

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۳۰ ب.ظ

به سراغ من اگر می آیی ، [ای مهربان !]

با ماشینت بیا،

با استایل خاصت.

آن طور که دست چپت را - با آن ساعت دلبرانه ات - صاف گذاشتی رو فرمان

لبخند می زنی و با دست راستت بوق می زنی که بیا دیگررر.

  • بلوط

فندق مامان !

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۰ ق.ظ
دخترک ِ ساکت من ! فندق مامان !
امروز داشتم فکر می کردم که ای کاش می شد دندان پزشکی، پزشک داخلی ای، چیزی می شدم تا لااقل یک کار درست حسابی برایت انجام می دادم. مادر ِ جامعه شناس می خواهی چه کار ؟
  • بلوط

624

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۱۲ ق.ظ

+ اسماء درس چندی؟

- صفحه دو.

  • بلوط

و ادبیاتُ دوس ندارم.

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۱۰ ق.ظ

مثل اینکه یه شب زنده داری خفن داریم با این اوضاعی که من هنوز درس ۶ اَم.

  • بلوط

علی برکت الله.بله.

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۲۹ ب.ظ

یک موجی راه افتاده جدیدا، که نمی دانم باید به حرص ناشی از برنده نشدن تعبیرش کنم یا به بصیرت ! بالای سیاسی. اینطور که مخالفان روحانی شروع می کنند اتفاق ها و خبرهای کشور را نوشتن و تهش هم این جمله را اضافه می کنند مثلا که حالا اگه ما این کارو می کردیم می گفتند فلان، ما اینکارو می کردیم می شد ضد دموکراسی، ما این کارو می کردیم می شد بهمان.

خواستم متذکر شوم این یک جریان دوطرفه است. پس این طور با معصومیت توی دوربین نگاه نکنید و مثل بچه ها بغض نکنید که "اینا بدن، بد" و بعد خیلی نرم هی با کلامتان زهر بریزید و بریزید و بریزید.بله.

  • بلوط

شرو کن داداش. شرو کن.

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۰۵ ب.ظ

هنوز دارم در برابر ادبیات خوندن مقاومت می کنم.

  • بلوط

پست زرد.

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۳۸ ب.ظ

فلن که اینجا همه چی نصفه نیمه س، چون خودت یه نصف ِ دیگه ی دنیای منی.و خب، نیستی.

[ردپای علوم انسانی : مرتبش کنیم، میتونیم یه قیاس شکل سوم  ِ منتج درست کنیم. به عبارتی تو نصف دنیای منی، تو نیستی، پس نصف دنیام نیست.]


  • بلوط

بعد امتحان جامعه شناسی.

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۳۹ ب.ظ

هِی !

25 خرداد ! عجله کن برای اومدن. می فهمی که چی میگم ؟

  • بلوط

درآر اصن چشمامُ از کاسه.

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۵۲ ق.ظ

این دیده نیست لایق دیدار روی تو

چشمی دگر بده، که تماشا کنم تو را
  • بلوط

متوهم.

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۳۲ ق.ظ

بودنت، مبارک منُ دخترت :d نمیدونم کی ای، دلم خواست مثلا امشب تولدتُ تبریک بگم. هان ؟

  • بلوط

خاله زنک

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۳۲ ق.ظ
برا زنی که بچه دار نشده، یکی از فامیلای دوور، وقت دکتر گرفته از طرف خودش. من حالا می فهمم چرا می گفت بچه دار نمیشم. حالا معنی فوضولیُ میفهمم. حالا می فهمم چرا می گف بخاطر حرف مردم که زندگیمُ نمی چرخونم.
  • بلوط

وب گردی.

سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۴۲ ب.ظ

دختری که ازدواج کرده، پسری که ازدواج کرده. دخترِ تو وبلاگش از پسره می نویسه. عشق اولش.

  • بلوط

و چه مردد بودنی.

سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۲۸ ب.ظ

بین قرمه سبزی مامان و همبرگرُ پنیر زردش مردد است.

  • بلوط

وب گردی.

سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۲۵ ب.ظ

هنوز هستن آدمای عاشقی که تو وبلاگ با هم حرف می زنن. که بهم سجاده هدیه میدن. که از شدت عشق، نمیدونه کلماتشو چجوری بنویسه ! و این از طرز نوشتنش خیلی مشهوده.

  • بلوط

علی برکت الله.

سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۱۳ ب.ظ

ای فعالان عرصه ی سیاست !

بیایید حرص موفق نشدنتان در انتخابات را، با زهر کلامتان آنطور ابراز نکنید و احساس نکنید که صلاح و خوب، آن است که شما می گویید و مردم را از دین زده نکنید، و هی از بالا به طرف مقابلتان نگاه نکنید و سرتان را آنطور رقت انگیز به نشانه تاسف تکان ندهید و استقرای ناقص نکنید، و باشد که گندش را در نیاوریم.

  • بلوط

611

سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۰۰ ب.ظ

خدایا، ب جان خودم، ب جان خودم، میفمم دارم چ می کنم و تو چجوری مهربون جواب میدی. ب جان خودم، قول میدم درست کنم همه چیو. البته من کی باشم، قدرت بهم بده درست کنم همه چیو، که بیشتر ازین، خطرناکه.

  • بلوط

کافه ی موزه ی زمان. بعد از نهایی دینی.

سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۵۶ ب.ظ

عجب صبونه ای بود ولی :)

  • بلوط

من، بدون تو.

سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۵۴ ب.ظ

این روزها بیشتر از هر وقت دیگری دلم برایت تنگ می شود. من تا به حال این قدر خالصانه هیچ کس را دوست نداشته ام. هیچ کس را انقدر ساده دل تنگ نشدم. و این روز ها بار ها صورتم را در هم می کشم که کجایی، کجایی، کجایی !

  • بلوط

به همه ی خواهر برادر هایت هم بگو.

دوشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۳۵ ب.ظ

دخترک مو مشکی اَم ! فندق مامان !

همین جا خداوند را شاهد می گیرم که روزی سه لیوان شیر را - شده به زور - بکنم توی حلقت، که نشوی مثل من از کمبود - بعضا شدید - کلسیم، اینطوری بغض کنی و دکتر آن طور نگران نگاهت کند. آه ِ کمی از ته دل.

  • بلوط

پست زرد.

دوشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۳۳ ب.ظ

ببین، احمق جان،

گیرم تو یادت بره، اون یادش بره، "عشق" که یادش می مونه. "عشق" یه شبم داستان شمارو مرور می کنه. تویی بود، اونی بود، ..

  • بلوط

606

دوشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۱۹ ب.ظ
آدما همون روزی که می خوان برن دندون پزشکی، دوبار مسواک می زنن :)
الان دارم می بینم کنارم دیگه :)

پی اس اینکه من هنوز، دینی مو شروع نکردم و دارم به این فک می کنم کی قراره از این نظام گند آموزشی راحت شم و اینکه من امروز باید برم پیش دو تا دندون پزشک. و اینکه این ریلکسی یکم داره خودمُ می ترسونه.
  • بلوط

مُردی، مجروحی، زنده ای ؟

دوشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۳۵ ب.ظ
من هیچ وقت نمی خواستم که جنگ بشه،
فقط می خواستم صدای شلیک گلوله، بترسوندت.
  • بلوط