أین منتقم؟

ازون موقه که من شنیدم خبر حمله رو، همه ش دارم فکر می کنم چطوری! چطوری! چطوری چهار نفر با لباس نظامی به سادگی وارد شدن و خیلی راحت اسلحه هاشونو تو پارک قایم کردن و بعد برداشتن و تیراندازی کردن. چطوری واقعا؟ با این همه ادعای وزارت اطلاعات؟ یه نفر تکون بخوره از سرجاش اطلاعاتشو دارن. چطوری متوجه نشدن؟ خدا لعنت کنه باعث و بانیشو. خدا لعنتتون کنه خدا لعنتتون کنه که جوون می کشید، پیر می کشید، زن می کشید، بچه می کشید.. بی جواب نیست اینا، شیعیان امیرالمومنین کسیو دارن که منتقمه..

آیین ورودی *_*

آیین ورودی

به عنوان یک ترم اولی حق یک اندک ترم رو خوب ادا کردم و دارم با اتوبوسا بعد آیین ورودی میرم دانشکده :))) مخصوصا اولش که رفتم سوار اتوبوس والدین شدم خیلی شیک نشستم :)

2030

آغاز دانشگاه

با شادی و سرور :|

2029

خب حالم باز بد شد و رفتم دو تا آمپول زدم. بدر نَو.

2028

حال جسمیم واقعا داغونه و هر روز یه بامبولی به اصطلاح در میاره :|

2027

سه چهار شبه خیلی خوابای بدی می بینم. از دزدی و قتل و جنگ و تهدید. ینی در واقع بیدار نمیشم می پرم از خواب.

صدایم کن،...

نگاهم کن، من فدای نگاهت..

کلکسیون.

 هنوز سرماخوردگی تو بدنمه. ضعف دارم. و مثه اون روز صب نمیتونم رو پاهام وایسم و دستامم جون نداره -_- یه حشره ای دستمو نیش زده. معدم نمیدونم چشه. بقیشم نمیگم.

ای ماه تمامم..

من امان نامه نمی خواهم، امان من تویی..

نذری

نمی خوام نا شکری کنم اصلا. همین که غذایی داریم برای خوردن و از یمن وجود امام زمانه کافیه. فقط خواستم توضیح بدم اگه دیدین شبیه قیمه شدم علتش چیه. هیئتی که من میرم از شنبه شب که غذا داد، قیمه بود غذاش. و خب طبیعتا اون قیمه مقداریش هم برای ظهر فردا می مونه و من نهار ها و شام هاست که دارم قیمه می خورم. نه عدس پلو، نه قورمه، جانم فدای قیمه.

احوالات

خب. قشنگ بوی پاییز داره میاد و من بیشتر از چیزی که قکرشو می کردم از پاییز و زمستون بدم میاد. بالاخره الان دور من تموم شده. ثبت نام حضوری دانشگاه یک مهره و شنبه هم آیین ورودی. هنوز کامل خوب نشدم. و الان واقعا حال ندارم که بنویسم.  پنجره بازه و صدای باد و خش خش برگ میاد و آیم دیسگاستد.

ای اشبه الناس خلقا و منطقا برسول الله..

بعد تو این دنیارا چگونه میتوان نفس کشید..علی الدنیا بعدک العفا..

2020

بلوط خانوم فکرشو نمی کردی نه؟ *کلیک*

2019

با زهرا و اسماء اومدیم دفتر پیشخوان برای تاییدیه تحصیلی و تعداد زیادی اینجا جوجه دانشجو ریخته :)

ای شاهد افلاکی

گر سنگ است دلم، باز متعلق به تو است ..

هر کعبه باید حجر الاسودی داشته باشد ..

می، مای سلف

الحق که بی لیاقتی. الحق و الانصاف.

فکت

همیشه بعد از یه دوره برگشت به خدا، به دوره مریضی هست.

2015

امشب خیلی خندیدم. -لعنت بر شیطون البته :|

فاینالی نهایتا

خب الحمدلله. امام زمان دست شما درد نکنه.

درمان

امروز سر نماز توی حرم، از پشت بلند گو گفتند شما دو تا بیمار لاعلاج را شفا داده اید، تصدقتان ای مهربان امام، بیماری های ما که لا علاج نیست..

حدیث مفصل

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

2011

پدر، گوشه چشمی، دست نوازشی، بر سر یتیمانتان..

جرا بلوط نمی نویسد. (چه اهمیت دارد البته)

میام می نویسم. ولی خیلی خسته ام و بدنم درد می کنه و کم خوابیدم خیلی.

به معنای دقیق کلمه

حال بدبختانه. بی نوایانه.

2008

Im happy for you guys, i seriesly am.

2007

باید میک سام رولز فور مای لایف

تین ایجز

One moment we’re fine and then we are broken

وحید رحیمیان خندوانه :)))

بچه ها وای :)) حالا قبلشو تریف نمی کنم که بحث چی بود، با زهرا رفتیم چیمنی، بعد وحیدو دیدیم :)

قیاسی

امیرحسین قیاسی لایو گذاشته بود بعد زهرا کامنت کرد یه چیزی رو و امیرحسین خوندش. من جای زهرا بودم تو بیوم مینوشتم نظرکرده و جواب داده ی امیرحسن قیاسی :))

هیچ گیم آو ترونز بینی هست که مرا یاری کند؟

تصمیم گرفتم به سلیقه مردم دنیا احترام بذارم و گیم آو ترونزُ - که مردم دنیا 4 آی ام دی بیش کردن - ببینم. البته خیلی با روحیه لطیف من سازگاری نداره :| سرشو میزنه یهو :|

2002

هیچ نمی گم. شما شماره پستو نگا کن *_*

چون که عیده

می رسد قصه به آنجا که جهان زیبا شد :)

2000

الحمدلله خدایی را که ما را از متمسکین به ولایت امیرالمومنین و خاندانش قرار داد. الحمدلله الذی جعلنا..

امیرالمومنین

شما مرد ترینید، ای که از نسل تو مردترین ها..

به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت، چه پیام ها سپردم! همه سوز دل نوا را♥️

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی ..

یادمه آخرین بار که رفتم جشن باران، نیمه شعبان بود تو اردیبهشت در اوج برنامه ها و درسا و پست گذاشتم که پشیمون نشدم اصلا ازین که رفتم. خدارو شکر که با وجود زندگی مزخرفم بازم توفیق بهم دادین که برم. بازم هوای همه مارو دارین. دیروز سارا میگفت واقعا فقط حمایت امیرالمومنین بود که کاراشون خوب پیش رفت. منم اگه مدرسه نبودم میرفتم پیششون. جشن مام ان شاء الله خوب پیش بره هر چند جشن ما نیست و جشن شماست، ..

Status

بله تبریک میگم. یور لایف ایز ا مِسسسس.

دیز لایک دیس

حال و روز پستام و قالب وبم شده حال روز کسی که هی مینویسه هی مچاله می کنه و شوووت. توی سطل آشغال. *کاغذ و قلم را رها کرده، آنها را پرت کرده و با حالت قهر از اتاق بیرون می رود*

درونیات

ثباتو گم کردیم. حداقل میدونیم گمشده مون چیه.

1994

I used to love here and NOW i hate my blog

درمان

گره به کار قتاده، گره گشای همه، صدات میزنم ای اسمُهُ دوای همه

روزها

اگه نگید زیاد از مدرسه می نویسم، این پستمم راجبه امروزه. فعلا که دانشگاه شروع نشده کارام خلاصه شده تو مدرسه، کلاس زبان، و اون یکی کلاس. تو خونه ام که برنامه ی بچه هارو می بینم و می نویسم و این حرفا. امروز دستم تا مرز گرفتگی عضله رفت برگشت چون ۱۱ هفته برنامه ریختم و پوکیدم. تازه بازم مونده. بچه ها رفتاراشون فرق داره، با یکی میگم می خندم ، با یکی مهربونم، به یکی انرژی میدم، و یکیشونم بی انگیزه ترین فردیه که دیدم یجوری که دلم میخواد از الان رهاش کنم بره پی کارش. و لزومن رتبش بدترین نیست! امشب تک و تنها تا ۸ونیم مد بودم و ظلمات مدرسه رو دیدم. همین.

1991

نظر آوردم و بردم و وجودی به تو مانند نشد ..

*یه متن کامل داره که مال فاطمه سادات قشنگمه.

مسافت

دیروز از این سر تهران رفتم اون سر تهران و دوباره برگشتم، ینی از اول یه خط مترو سوار شدم، از آخرش پیاده.

You, yourself

خودت باش. بدون کلیشه. بلوط نباش، ...

فلسفیدن با حالت تهوع

بچه که بودم هیچ وقت فکر نمی کردم برم انسانی، هیچ وقت فک نمی کردم روان شناسی بزنم رشتمو، یا پشتیبان شیش تا بچه شم، یا با آدمایی مثه سیما و زینب و اسماء آشنا شم، با زهرا بشه- ماشاءالله لا حول ولا قوه الا بالله - رفیق صمیمیم، با مترو ازین سر تهران خودم تنهایی برم اون سر تهران، کلاس برم یا هر چی. بچه که بودم هیچ وقتتت فکر نمی کردم به اینجایی که هستم - خوب یا بد - برسم. نه که فکر دیگه ای میکردم نه. فقط تصوری نداشتم.

*الان من تو ون نشستم و یه زن و شوهر عوق کنارم نشستن که دست پسره از اینور اومده داره دختررو ناز میکنه و من حالم داره بهم میخوره. عزیزان اگر مزدوج شدن - و شدیم - این کارا رو بذاریم در خلوت دو نفره. وای الان تند تند بوسش کرد سرشو فک کنم. جم کنید انصافا. *بار دیگر عوق میزند *