روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

آره. برات دیگه چی بگم ؟

شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۶، ۰۶:۴۳ ب.ظ
* میشناسید منو؟ پس نخونیدش.

داداش با مامان دعوا کرده،
من با مامان حرفی ندارم برای گفتن، نه که قهر باشم نه، من بلد نیستم حرف زدنو.
متین بلده، متین میگه حرفاشو، متین شده داد می زنه ولی میگه. من میریزم تو خودم.
صبا داره میره،
اسماء درگیره،
عاطفه کنکور داره،
من می ترسم،
و باشد که از خزانه ی غیبم دوا کنند ی روز.
دارم جلوی خودمو میگیرم برای یکی کامنت نذارم،
دارم جلوی خودمو دستمو نبرم رو دکمه پِلی.

+ الکی میگم معضلات ۱۷ سالگی.
137925

+ صدام در نمیاد.
  • ۹۶/۰۱/۲۶
  • بلوط