هفتمین نامه
رویم نمی شود سلام بدهم ولی جواب سلام واجب است و می شود یک دلخوشی کوچک.
سلام پدر.
شنیده ام که جد بزرگوارتان - امام صادق (علیه السلام) - به فرد شراب خواری که از خجالت رویش را از امام برگردانده بود، فرمودند :
در هر حالی هستید رویتان را از ما برنگردانید ... 1
و تنها امید من برای حرف زدن با شما از یادآوری همین یک جمله جوانه می زند! به جان شما نه، به جان خودم !
یعنی بحث یکی دو روز نیست، بحث یک مدت طولانی ست!
بحث یک ناخلفی ساده نیست، بحث شکستن ِ قسم ِ چند روزه به خاک شلمچه است. احساس می کنم که الان است که بگویید فلانی از چشمم افتادی و من از چشمتان بیفتم و ذره ، ذره ، ذره آب شوم ...
قبل تر ها میخواستم دعا کنم، دعاهایی می کردم از جنس همان دعاهایی که بعد از تمام شدن سخنرانی ها می کنند ، دعاهای کُـلی. حالا فقط میگویم قبل از هر دعایی، فقط پروردگار یک اراده قوی بدهد برای ترک گناه، یک عزم ِ جزم بدهد فقط برای خدمت به خودش آن هم در جوانی. فقط همین را میخواهم..
میدانم که می خوانید . شک ندارم...
1. کیلیک (بخش سفارش امام به دوست شراب خور)
- ۹۵/۰۴/۰۲