امروز جُمعه ۱۰ اردیبهشت هیچ اتفاق خاصی نیفتاد
امروز جُمعه ۱۰ اردیبهشت. اتفاق خاصی نیفتاد این ها را جهت ثبت روزانه می نویسم.
همه منتظر بودند که ببینند همسر اولین نوه ی خاندان پدری چه شکلیست (اموجی ِ دو تا چشم)
آن هم در خانه ی ما.
هر مسئله ای طبیعتا پیامد های خودش را دارد.
مثلا وقتی یک داماد جدید برای اولین بار قرار است بیاید خانه ی تان،
مادر خانواده دست به یک عالَم خلاقیت جدید و با کلاس :| می زند و چند جور غذا درست می کند !
و کلی در تمییز کردن خانه وسواس نشان می دهد و تو را صبح زود بیدار می کند که دختر جانم بلند شو و فلان کار را بکن.
همین وضعیت را داشتیم ما دقیقا.
بعد یک عالم کار که توسط ۴ نفر ِ خانواده انجام شد، مهمان ها آمدند.
بعد دامادی که از خانواده های اصیل شهر پدری ست و از همان اول که بعد ِ مریم از در خانه آمد تو،
یک عینک، یک سوییچ و یک آیفون سیکس پلاس گُلد در دستش بود. و ۸ سال از مریم بزرگ تر بود ! ولی فکر کنم مهر ِ تایید خانواده را گرفت !
ناهار هم همان طور که مادر می خواست به نحو احسن بود همه چیزش و این ها. منتاها باید تا یک هفته همان غذا ها را بخوریم دیگر. باز هم خدا را شکر لااقل غذایی برای خوردن داریم :)
- ۹۵/۰۲/۱۰