کاش یک هو از رویاهایم برم ندارند و پرتم کنند و بکوبندم به زمین واقعیت.
حداقل کم کم.
بازم خوبه ازون دسته هایی نیستم ک تو هوا سیر می کنن.
گفته بودم
که چقد صداتُ دوست دارم ؟
(همونی که گفته بودم. نگو چجوری و اینا. تخیلیِ.)
ای کسانی که میگید من دیگه تو وبم نمی نویسم،
روزی بر خواهید گشت. آیم شُر.
صدای پرانرژی و روعصابِ گوینده رادیو
وقتی تو سرویسی و خوابت میاد.
خیلی خوبه که
چیزایی1 وجود دارن که میشه بهشون فکر کرد و حالت تهوعت تموم شه :×
1 شاید اشخاصی حتی.
دریای شورانگیز چشمان تو زیباست
آنجا که باید دل به دریا زد، همینجاست !
من اگه روان شناس بشم قطعا همه ی عواطف اون طرفو ناشی از تغییرات هورمونیش میدونم.
رفتم سوالای کنکور 95و دیدم.
ادبیات نصف بیشترش قرابت معنایی بود! اون قسمتشم که نبود، لغت بود.
دیگه ازین به بعد روزی ده تا تست هامون سبطی. سال بعد وگرنه :|
پ.ن: اون موقه که تاریخ 13 تا درس مونده بود، ساعت 11 شب شرو کردم. حالا که 5 درس مونده ببین چ شود.
می شه هی به افکارم هجوم نیاری وسط درس خوندن و هی منو فرو نبری تو فکر و خیال !
هوم؟ میشه یا نه؟ با تو نیستم مگه؟
فرض کن بهت میگه قرمز یا آبی؟
توام با اطمینان تمام میگی قرمز دریغ از اینکه رنگ مورد علاقش آبیه.
(این مثالو برای خودشم زدم که بعد این همه مدت تازه بهم گفت ! البته نه رنگ مورد علاقشو. یه چیز مهم تر. خیلی مهم تر)
به زهرا.
من در آینده به عنوان یک جامعه شناس، باید تو جامعه حضور داشته باشم
و هم الان ! فراریم ازش. به هر دلیلی.
پی نوشت : جامعه شناس یا دانشجوی ارتباطات یا هر چی.
البته با روان شناسی خوندن میتونم نقضش کنم.
صبا الان که ایمیلتو چک نمی کنی، اینجا می نویسم.
نه بابا می فهمم الان تو چه شرایطی هستی :) البته که شیش ماه دیگه برای تو مونده و یک سال و شیش ماه دیگه برای من :)
بیا بریم روبرتو یا هم کافه.
اونجا منتظرتم :) سال بعد :)
پ.ن: هر از چند گاهی چک یور ایمیل یا کامنت یا هر چی، که بپرسم حالتو و این داستانا.
خانوم ناشناس عزیز
(کاش آدرس میذاشتین میومدم براتون کامنت میذاشتم)
من قطعا نمیگم توی هر کامنت گذاشتن، یه منظور بدی وجود داره! اگه اینطوری بود هر حرفی بین یه دختر و پسر زده می شد، لاس زدن بود!
اون پست قطعا مصداق داشت :))
و من لفظ کامنت گذاشتن و لاس زدنو باهم آورده بودم. هر چند هنوزم معتقدم ولی و اما داره !
بازم ممنون و اینکه باهم دعوا نداریم که :) حرفتون درسته که هر کامنتی منظور بدی نداره.
یه شوخی خیلی مزخرف و رایج بین دخترا هست که میگه:
دیگه وقتشههههههه هااااااا !!
با همین غلظت.
میدونی ... فک کنم نصفه شبی زده به سرم !
پ.ن : آقا یا خانوم ناشناس. جواب کامنتتونو تو پست مربوط بهش دادم.
هی یو!
از روانشناسی خوندن فرار نکن و همین الان این صفحه رو ببند و برو کتابشو از تو کمد وردار و شرو کن فصل مزخرف یکو خوندن.
خب ببین میدونی..
یه چیزیم هست این وسط که تو وقتی ادعا می کنی دوس دختر ندارم، لزوما به این معنا نیس که هی برا دخترا کامنت نمیذاری و باهاشون لاس نمیزنی (:|)
همه چی که به بیوی اینستا و توضیح وبلاگو این مزخرفات نیست.
بعد از خوندن کامنت نوشت : "هر کامنت گذاشتنی لاس زدن نیست."میدونید .. بعد از این جمله "ولی" و" اما" زیاد میاد !
ولی من بودن توی ابن جامعه رو اصلا دوست ندارم. اصلا اصلا و اصلا.
پر از بی اعتمادی ، بی محبتی ، چیزای کثیف و لبخندای زشت.