1568

این دستو باختم. ولی حقم بود.

1567

خب، سایت سازمان سنجش به فنا رفته و این نشونه خوبیه.

1566

قوی باش دختر. قوی ترررررر.

نهی از منکر

داشت فک کنم با دوزدخترش حرف می زد من اومدم تو اتاق :| منم مقتدرانه همونجا موندم و نشستم رو تخت و جم نخوردم. و گوشیو برداشتم و کار خودمو کردم. تا باشه بساط این فسق و فجورا کنده شه. نامبرده بعد اینکه من اومدم تو اتاق، گوشی و قط کرد رفت تو جمع نشست.

آخر ای بشر

کدام بی عقلی تو را مسئول طرح سوالات روان شناسی سنجش جامع کرده است؟

Giving up

It isn't in ma blood

سانسور

خب حالا که چی که ...

1561

1560

بیا. این بالای شکسته رو بگیر و پرواز کن

چی داره به سرت میاد بیان؟

تو بروز شده ها از "فرش مشهد را چگونه پهن کنیم" تا "寧波奉化出讓四地塊 恒大1.13億拿兩宗 " پیدا میشه. و تنها چیزی که نیست یه بلاگ شخصی خوبه.

مبهم

تو کی هستی که من اینجوری دلتنگتم؟

1557

روز و شب افکارِ معلقمو زندگی می کنم

موقعیت

متزلزل

1555

keep telling me that it gets better, does it ever?

...

Help me, its like the walls are caving in

sometimes i feel like giving up

No medicine is strong enough, so SOME ONE HELP ME

1553

همیشه فکر می کردم رقابت با یه سری آدم خارق العاده س. اما تازه فهمیدم، ما تقریبا هممون شبیه همیم. با تلاش بیشتر و کمتر. همه از یه جا شروع کردیم و داریم میدوییم. منتاها، ویت دیفرنت اسپیدز.

she said

" فقط کم نیار "

1551

کمکم کن. خواهش می کنم. خواهش می کنم. خواهش می کنم. خواهش می کنم. خواهش می کنم.

ظاهر سازی

باید بتونم از پس خودم بر بیام و به دیگران نیاز نداشته باشم. (اما این فقط یه حرف انگیزشیِ)

1549

ترسیدم. اما همینم خوبه. اما نه خوب نیست.

ANYWAY

but anyway, i miss you. you know, nobody in the history have ever choked to death from swallowing her pride.

شبیه سازی

دیروز یه روسری حریر صورتی سرش کرده بود. شبیه عکس سوم دبستانش با مقنعه صورتی شده بود.

چشم . شور .

حتی جرئت ندارم از آدمای زندگیم بنویسم. دلیلشم از شلوار پاره شده ی کتایون و میزی که محکم افتاد رو پای اسماء بپرسین.

1545

کمکم کن. از کی دارم می خوام اینو نمیدونم. از هر انسان کاملی. از خدا. نمیدونم. من دیگه فک کنم حقی ندارم که حرف بزنم. اما من جایی ندارم. کمکم کن. آهای، کسی صدای منو میشنوه؟

1544

اما یه جایی ، این دایره شروع می کنه به برعکس چرخیدن.

مودی خانوم

من یه لحظه خشمگین می شم، یه لحظه ناراحت، و لحظات بیشتری بی خیال.

نیازمندی ها

انگیزه ی قوی تری، احساس فهمی، پشیمونی ای، خوشحالی ای، رضایتی، اعتمادی، چیزی. هیچی نیست الان.

دوست داشتنی ها

ریاضی، آلمانی، انگلیسی، برنامه ریختن، تایپ کردن، آناتومی جامعه، آگاتا کریستی، جز از کل، چای لاته لیپتون، روبیک، بستنی وانیلی، لاک 412 مای، اینجا، عاطفه، زهرا، اسماء، زینب، سرویس، با مترو برگشتن، دلی مانجو، ون سوار شدن از مترو صادقیه، بارون که میاد اتاقم تاریک میشه، تو لپتاپ فیلم دیدن، خلوت بودن مگامال، فکر رهایی از کنکور، کلاس آقای محمدی نژاد، دزیره، مینی بیسکوعیت لایبنیز، بوی نرم کننده، توی خر، دوستای وبلاگیم - دچار و یاسمین ، جانمازه که زهرا بهم داده، تدوین کردن - هر چند خیلی خیلی ابتداییِ ایلستریتُر، کتاب فلسفه منطق گاج، گوشی آیندم با سیمکارتش و قابش، جانمازم، لیو و فندقِ من، لیو و فندق من، لیو و فندق من.

Future plan

من روان شناسی رو انتخاب نکردم. من گزینه ها رو حذف کردم و به روان شناسی رسیدم.

نتیجه گیری

کنکور می فهمونه که تو آیندت، چیزی رو انتخاب کنی که ازش لذت ببری. و اون وقت زندگیت مثل این یه سال، تباه نشه.

deutsch

zerbrechen sie sich nicht den kopf daruber

این یه خط فقط یعنی زیاد بهش فک نکن :)

1537

what are you doin' girl? WHAT ARE YOU DOIN'?

explanation

زینب، راجبه ۳۱م، دست من نیست واقعا.

#شخصی

یه شباهتی پیدا کردم بین این موضوع، و اون دفه که پست کرده بود اینستاگرام، بعد یکی کامنت گذاشت و بخاطر اون حرف پاکش کرد. اینا هیچ ربطی به هم ندارن. اما یه حس به من منتقل می کنن. کوچیک شدن.

هم؟

به راستی، واتس رانگ ویت آس؟

1533

تنها ستاره ی چشمک زن کهکشان من

موندن سر حرف و این چیزا

این استقامتی که دارم نشون میدماااا :)

1531

رد کرد.

لیو - برای بار هزارم

تو کجایی

در گستره ی بی مرز این جهان

تو کجایی

لاکچری

یه روزی انقد پولدار شم که 200 تومن پول اون شامپو و مخلفاتشُ بدم و عذاب وژدان نداشته باشم.

لیو

لیوی پر قدرت قد بلند من، من یک عالم حرف نگفته ی دفن شده دارم.

1527

رفتم تو اتاقش یادداشت گذاشتم اومدیم، نبودید، رفتیم. با یه لبخند گنننننده. و خوشحالی گنده تر.

:| پریم

اما من واقعا بچه می خوام :|

The same thing, the same way

البته این جماعت فامیل - خوب یا بد - همیشه با من همینجوری رفتار کردن. همیشه، همینجوری.

:|

من بچه می خوام :|

خوشحال ترین

از دیشب اصن انگار سبک تر می خوابم :))))

خوش خیال

کاش دو دیقه اون پرستیژ خانوم بودنتو کنار میذاشتی و میومدی با هم حرف میزدیم. الان در شرایطیم که کامل خر میشم.

آخرین.

اگر خوندید، چیزی نپرسید.

1520

تعارض اجتناب - اجتناب، همونه که میگی چیزی برای از دست دادن ندارم.

هندل

خودم تنهای تنها دارم هندل می کنم. خوب می کنم.