روزمرگی های یک دانشجو
روزمرگی های یک دانشجو
خانه
او
می شنوم.
- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]
94.6.19
category
ما
(۵۵۸)
من.
(۴۴۳)
او.
(۸۷)
فندق.
(۲۹)
اندر احوالات دانش آموزی
(۱۶۹)
اندر احوالات پشتیبانی
(۲۲)
اندر احوالات دانشجویی
(۲۹)
چهلو پنج نامه کوتاه به تو
(۱۸)
زندگی
(۵۷)
آدم ها
(۴۲)
درس ها
(۱۱)
یادم باشه
(۱۰)
صندوق نذورات
(۱)
غیرقابل پیگیری ها
(۶۲)
همیشه در خاطر من :)
(۲۲)
خلاصه آمار
Archive
مرداد ۱۳۹۸
(۴)
تیر ۱۳۹۸
(۱۶)
خرداد ۱۳۹۸
(۳۳)
ارديبهشت ۱۳۹۸
(۱۲۴)
فروردين ۱۳۹۸
(۲۲)
اسفند ۱۳۹۷
(۱۳)
بهمن ۱۳۹۷
(۲۶)
دی ۱۳۹۷
(۹)
آذر ۱۳۹۷
(۴)
آبان ۱۳۹۷
(۴۸)
مهر ۱۳۹۷
(۴۴)
شهریور ۱۳۹۷
(۴۶)
مرداد ۱۳۹۷
(۱۳۵)
تیر ۱۳۹۷
(۸۶)
خرداد ۱۳۹۷
(۱۰۲)
ارديبهشت ۱۳۹۷
(۹۶)
فروردين ۱۳۹۷
(۱۱۶)
اسفند ۱۳۹۶
(۸۴)
بهمن ۱۳۹۶
(۱۲۷)
دی ۱۳۹۶
(۱۴۲)
آذر ۱۳۹۶
(۷۵)
آبان ۱۳۹۶
(۴۲)
مهر ۱۳۹۶
(۴۳)
شهریور ۱۳۹۶
(۶۷)
مرداد ۱۳۹۶
(۴۹)
تیر ۱۳۹۶
(۸۴)
خرداد ۱۳۹۶
(۱۳۱)
ارديبهشت ۱۳۹۶
(۷۹)
فروردين ۱۳۹۶
(۷۱)
اسفند ۱۳۹۵
(۱۱۱)
بهمن ۱۳۹۵
(۷۶)
دی ۱۳۹۵
(۳۴)
آذر ۱۳۹۵
(۴)
آبان ۱۳۹۵
(۱)
مهر ۱۳۹۵
(۴)
شهریور ۱۳۹۵
(۱۰)
مرداد ۱۳۹۵
(۱۶)
تیر ۱۳۹۵
(۱۸)
خرداد ۱۳۹۵
(۳۳)
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۴۷)
فروردين ۱۳۹۵
(۵۰)
اسفند ۱۳۹۴
(۱۹)
دی ۱۳۹۴
(۱۸)
specific
اسماء
زهرا
یاسمین
صبا
863
جمعه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۴۱ ق.ظ
تازه من دیگه باید مسواکت که هر وقت میومدی خونمون ازش استفاده می کردیو، بندازم دور.
تازه گفتم من یه روزی باید بشینم بین جمعیت برات دست بزنم و به گور پدر تصوراتم بخندم؟
۹۶/۰۵/۲۷
بلوط