روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

2288

دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۷:۳۵ ب.ظ

نمی توانم صداهای ناشناس را تحمل کنم. امروز آقایی آمده بود و زیارت عاشورا می خواند و با شنیدن صدایش هر لحظه حالم بدتر می شد. راننده تاکسی که صحبت می کرد می خواستم بالا بیاورم. یکی از دلایلی که امروز نرفتم دانشگاه، به جز صدای فاطمه نمی توانستم صدایی را بشنوم. حتی استاد آمار. به این فکر می کنم که اگر آقای قهاری سر کلاس ۸ صبح سوال می پرسید و من از شنیدن صدایش بالا میاوردم چه افتضاحی می شد.

  • ۹۸/۰۲/۱۶
  • بلوط