روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

سیزدهمین نامه

پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۱۵ ب.ظ

این یک نامه ی کوتاه، و بی سر و ته است. پدر مهربان من ! من که ظاهر و باطن همینم. زشت و بی شعور. از دور در خانه ی تان را نگاه می کنم. پاهایم حتی مرا قدمی نزدیک تر نمی برند. من خیلی دورم. من قطعم. من هیچم. من گاهی روی دو زانو افتاده ام، گاهی ایستاده. بدون شما، من همین ظاهر و باطن پستی ام که می بینید. من - این منی که الان هست - هیچ نسبتی با دختر شما بودن ندارد. این یک اعتراف است که از شدت صراحت توی دهانم می زند.

بلوط

  • ۹۶/۱۰/۲۱
  • بلوط

منجی