روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

۱۲۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

2223

سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۵۹ ق.ظ
پروردگارا، میدونی چقدر سخته. همین که میدونی آسون ترش می کنه.
  • بلوط

2222

سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۱۶ ق.ظ
2222 تا پست و چهار سال با من بودی.
  • بلوط

2221

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۴۷ ب.ظ
الحدلله که به ما دوشنبه ای در کنار دوست داد.
  • بلوط

2220

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۴۵ ب.ظ
انتظارت تماما در من کشته شده.
  • بلوط

2219

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۳۸ ب.ظ

توانایی اینو دارم که بعد از هر عطسه تشخیص بدم عطسه ی آلرژیه یا عطسه سرماخوردگی.

  • بلوط

2218

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۳۶ ب.ظ

هر موقع از دانشگاه می رسم خونه و تو کیفم دنیال کلید می گردم، تمام سناریو هایی که اگه کلید نداشتم چی می شدو دوره می کنم.

  • بلوط

2217

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۱۱ ب.ظ

وقتی استاد آمار میاد تو، جای شعور و فهمی که ازش می چکه روی زمینه.

  • بلوط

2216

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۰۷ ب.ظ

از بین این همه مفاهیم انتزاعی و لوس رشته م، آمار استنباطی یک هو میاد وسط و می درخشه.

  • بلوط

2215

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۴۲ ق.ظ

استاد داره راجبه آدلر و خود کم بینی صحبت می کنه. تو مثالاش راجبه تمسخر افراد از «اکبر کرگدن» استفاده می کنه.

  • بلوط

2214

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۱۹ ق.ظ

استادمون داره راجبه آزمایشگاه حیوانی صحبت می کنه بعد میگه به نظر من این فرصت رو غنیمت بشمارید. موشای خوبی آوردن :)))

  • بلوط

2213

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۰۶ ق.ظ

نمیدونم چه مرضیه نمیتونم مثه آدم در مجامع و محافل عمومی عطسه کنم.

  • بلوط

2212

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۰۴ ق.ظ

ساعت ۷ میای خیابونا شلوغه، ۸ میای شلوغه، ۹ شلوغه، پس کی به مقصداتون می رسین؟

  • بلوط

2211

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۷:۴۰ ق.ظ

واقعا از خداوند ممنونم که وقتی میخواد برای اتاقم سوسک بفرسته، ابتدا منو از طریق اصوات نامفهومی که از سمت پرده میاد، مطلع می کنه.

  • بلوط

2210

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۷:۳۹ ق.ظ

سوسکا وقتی هنوز عینکتو نزدی قابل تحمل ترن.

  • بلوط

2209

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۲۲ ق.ظ

کلا هر روزی که یاد شما توش باشه زیباتره.

  • بلوط

2208

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۲۱ ق.ظ

امروز از اون روز های زیبا بود. گروه برای کوروش نیرو می خواست منم رفتم یه دو ساعت اونجا بودم بعدم اومدم پیش این یکی گروه توی غرفه کودک. متاسفانه بچه هایی که به من میفتادن، لیوانارو پرت می کردن و چسبو روی میز میریختن و گند میزدن. اما بچه های نرجس و یگانه خیلی آروم و حرف گوش کن بودن.

  • بلوط

2207

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۱۷ ق.ظ
منطق چلوی پرواز پروانه ها در دلم را می گیرد.
  • بلوط

2206

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۱۴ ق.ظ

میگن فردا ساعت هشت صبح باید بریم دانشگاه. راسته؟

  • بلوط

2205

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۱۲ ق.ظ

دو تا لایک، هزار تا لایک. چه گرهی از گرهامون وا شد؟ چه دردی دوا شد؟ چه ایمانی استوار شد؟

  • بلوط

2204

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۰۹ ق.ظ

دلم می خواد به این توییتریا بگم حالا لایک کنید انگشت شستتون کج نمیشه

  • بلوط

2203

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۰۸ ق.ظ

اینستاگرام دانشکده، یه پست گذاشته که با توجه به نزدیک شدن نمایشگاه کناب، چه کتابی پیشنهاد می کنید؟ یکی اومده زیرش نوشته مقدمه روان شناسی هیلگارد(!). زخمیمون نکنی روان شناس.


  • بلوط

2202

يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۰۷ ق.ظ

به محض عبورت از این ساحل، باید موج بیاید تمام رد پا ها را پاک کند. کلمات رد پایند و موج، بک اسپیس.

  • بلوط

2201

يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۰۶ ق.ظ

تنها چیزی که به من هدیه کردی، «یخ زدگی» و «یخ زدگی» و «یخ زدگی» بود. تو را فریزر خطاب می کنم.

  • بلوط

2200

يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۱۰ ق.ظ
من و نرجس فردا قراره بریم غرفه کودک گایز. خانم ت یه دستورالعمل غرفه کودکی فرستاده که نمیتونم خودمو در حال گفتن اون جملات به بچه ی مردم تصور کنم.
  • بلوط