روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

۹۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

ذلک خیرٌ

پنجشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۳۷ ب.ظ

و لباسُ التَقوی،..

  • بلوط

1616

پنجشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۳۱ ب.ظ

به سوی تو،

به شوق روی تو،

به طرف کوی تو،

...

  • بلوط

1615

پنجشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۳۰ ب.ظ

اما میدونید چیه، ممکنه من اگه از الان بشینم پا ادامه منابع آزمون و برنامم، تموم کنم. ولی، من نیم ساعت دیگه دارم میرم جشن باران :) و پشیمون نخواهم شد. اما حکما - به قول اسماء - اگه کنکوری نبودم خیلی بیشتر خوش می گذشت.

  • بلوط

1614

پنجشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۲۵ ب.ظ
خوابایی رو می بینم که کاملا معلومه شورای ضمیر ناخودآگاه دور هم جمع شدن و ساختن و پرداختن و بعد ارسال کردن به بخش خواب که هی برام پلی شه. ینی حتی ارزش تعبیرم نداره.
  • بلوط

تجربیات

پنجشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۲:۲۴ ب.ظ

امروز برای -نمیدونم چقد ولی - کمتر از یک دیقه فهمیدم بیهوش شدن ینی چی. و تجربه ی جالبی بود :|

  • بلوط

1612

پنجشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۰۴ ق.ظ

زنگ زدم به زهرا و همینطور که داشتم طبق روال طبیعیِ بدنم، پلک می زدم، خوابم برد.

  • بلوط

:|

چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۰۵ ب.ظ

فرست کلَس امارات ایر، 30000دلار به عبارت دلار 6 تومن، 180 میلیون تومنه!

  • بلوط

15

چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۰۴ ب.ظ
روز تولدت از از همه ی روزای دیگه قشنگ تره ، انصافا که قشنگ تره
  • بلوط

یادم باشه

چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۴:۵۸ ب.ظ

یادم باشه وقتی بچه دار شدم، توی روزای بارونی باهم بریم بیرون و بهش بگم هر چقدر می خواد تو چاله های آب بالا پایین بپره و با خوشحالی اینور اونور بدوئه. و مدام بهش نپرم که : بیا اینور، لباسات کثیف میشه!

  • بلوط

1608

چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۲۲ ق.ظ
صبح آن روز بهاری چه نمازی بشود
که تو هم آمده باشیُ اذانش برسد ..
  • بلوط

ِ1607

چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۱ ق.ظ

انقدر دیروز سر این بهادر و گروه فلسفه منطق با زهرا و بچه ها و سیما و سحر خندیدیم که مردیم :))))))

  • بلوط

پدر

سه شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۴۳ ب.ظ
میدونم کارم گیره
میدونم خوب نبودم
به خدا که نبودم
ولی ... ولی چی؟
تولدت مبارک ابرقهرمان زندگیم
بهترین آدم روی زمین
  • بلوط

لیو

دوشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۳۶ ب.ظ

سیگنال وجودیت، همیشه می رسه بهم.

  • بلوط

1603

دوشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۵ ب.ظ

این شبای اردیبهشت که بوی گل یاس میاد و شعبانه، شبای خوبیه.

  • بلوط

معلم فلسفه ها

شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۱۴ ب.ظ

بهادر یهو تو تلگرام اومد نوشتن "روشن" در رفت و من پوکیدم 😂

  • بلوط

1601

شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۳۲ ب.ظ

با دید مامانم باید بگم پشت پام هیچی نشده، اما با دید خودم این میز مطالعه ها یهو افتاد یکیش و گرفت به پای من. و حالا چیزی نشد ولی پام یجوری داره کولی بازی درمیاره انگار ضربی چیزی دیده. -آخه این چی بود الان من پست کردم مثلن :|

  • بلوط

1600

جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۴۵ ب.ظ

 و 1600.

  • بلوط

10 شعبان

جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۴۴ ب.ظ
بهترین و مودب ترین و پاک ترین و زیباترین و با تقوا ترین جوون دنیا، ما 18 ساله ها رو دریاب. تولدتون مبارک.
  • بلوط

1598

جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۴۲ ب.ظ

خراب باد وجودم اگر برای تو نیست ..

  • بلوط

شخصیت

جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۹:۱۲ ب.ظ
می گفت انقدر کینه ای نباش. من هنوزم نفهمیدم کینه ای هستم، نیستم، یادم میره، نمیره.
  • بلوط

همبستگی

جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۰۷ ب.ظ

مامان میگه رتبه هیچ ربطی به سلامت روان نداره.

  • بلوط

there's nothing more

جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۵۱ ق.ظ

it's been said and done.

  • بلوط

watch us

جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۱۱ ق.ظ
باید دووم بیاریم. ما دووم میاریم و نمی ترسیم.
  • بلوط

1592

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۱۴ ب.ظ

خوشحالم که اردیبهشت ِ و نمیذارم کسی اردیبهشتمُ خراب کنه.

  • بلوط

1591

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۱۰ ب.ظ

اما من اونجا آرامش داشتم. خیلی.

  • بلوط

1590

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۰۰ ب.ظ

ای کاش کمی کم کنم این فاصله ها را

  • بلوط

از رنجی که بردیم -_-

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۰۷ ب.ظ
دیروز یه دختره کنارم نشست تو کتابخونه، بعد هیچی، اول که اومد صندلیو بکشه بلننننند صداش تو فضای به اون بزرگی پیچید و اونم به هیجاش نگرفت. و ادامه داد و همون صدا رو بازم در آورد. بعد نشست و خیلی بد، دارم میگم خیلی بد، دماغشو می کشید بالا. بعد هندزفری گذاشت تو گوشش، با صدای بلند که من می فهمیدم داره آهنگ قری گوش میده مثلا. بعد کتاباشو پهن کرد رو میز من. قشششنگ. بعد ماشین حسابش لق می زد، این که دکمه هاشو فشار می داد تققق تققق بلند صدا می داد. بعد یهو وسط درس سرشو گذاشت رو میز خوابید. واقعا اعصاب منو داغون کرد. آخرش هم طی یسری تحلیل های روان شناسی به این نتیجه رسیدم یا دیوونس یا خیلی حالش بده.
  • بلوط

غیرقابل پیگیری

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۰۶ ب.ظ

پررو.

  • بلوط

1587

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۰۱ ب.ظ
دیروز به خودم یه فیلم جایزه دادم و نشستم ملی و راه های نرفته اشو دیدم.
  • بلوط

1586

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۵۹ ق.ظ
اوه عجب آدمایی هستن تو زندگی :) 3>
  • بلوط

کنکور، هولی ش**

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۵۸ ق.ظ

امسال نه میشه جشن باران برم، نه میشه با بچه ها دوباره مثه پارسال گل پخش کنیم، نه میشه تئاتر مسلمو که دو ساله هی می خوام برم ، رفت.

  • بلوط

اولین درس :|

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۵۶ ق.ظ
آدم ها رو نمیشه جز در موقعیت های سخت - متفاوت با بقیه موقعیتا - شناخت. حتی باهاشون ۵ - ۶ سال در ارتباط باشی. * من فک می کردم دیگه مگه میشه نشناسم این آدمو بابااااا :) *
  • بلوط

فندق مامان!

چهارشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۲۳ ب.ظ

* این نامه حاوی مقداری غرغر و سیاه نمایی ست، فلذاااا میتونید صفحه رو با خیال راحت ببندید *

فندق زیبای مامان! سلام

الان که اینها را می نویسم به این نتیجه رسیدم که این کولی بازی هایی که بیدقی سر درس یازده و پساسکولار و این ها درآورد، باید سر درس هشت در میاورد. هر چقدر می خوانم به نظرم مزخرف تر از قبل میاید. حالا از این ها بگذریم، آمده ام همین اول کار یک چزی را بگویم که بعدا نگویی نگفتم. فندق کوچکم! تولد 18 سالگی هیچ پخی نیست. هیچ پخی. حتی هیچ تر از بقیه ی تولد هایت. امروز رفتم کتابخانه ی دانشگاه و با چادر و روسری ساعت ها نشستم و روزم را با تاریخ شناسی - اتفاقا مزخرف ترین درس هایش - شروع کردم و بعد هم به جامعه شناسی رسیدم. و امروز 12 ساعت و 30 مین برنامه دارم و کسی جز من و مامان - که از خستگی خوابیده - خانه نیست و اینجا تاریک تاریک تاریک است. و من بیشتر و بیشتر به تباه بودن امروز پی می برم. میدانی فندق، هیچ زیبایی منتظر یک 18 ساله نیست. ما - یا من - فقط خوشحالیم که زنده ایم، در هوای تهران دوام آوردیم - فعلا - و نفس می کشیم و آدم های اطرافمان را داریم. کنکور هم از لعنتی ترین چیز هایی ست که داریم تجربه اش می کنیم و خب. البته باید اعتراف کنم تولد ها - مخصوصا 18 سالگی - می تواند پخی باشد به شرط اینکه 12 ساعت و نیم برنامه نداشته باشی، 6 صبح بیدار نشده باشی، در ایران به دنیا نیامده باشی، یا در کنار این دخترک حال بهم زن در کتابخانه نشسته باشی. البته وجود عاطفه، زهرا و اسماء و حال خوب کردن هایشان کم می کند از این تباهی. انصافا که کم می کند.

امروز روز قشنگی نبود. و امروز پنج اردیبهشت، من هجده ساله شدم. بات ... هو کرز .. ؟

97.2.5

بلوط

*این یه پست انتشار در آینده بود. و بعدش عاطفه اومد. و همه چیز تغییر کرد.*

  • بلوط

لیو

سه شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۹:۴۹ ب.ظ

معلوم  ِ دلی،

مجهول ِ چشم

ای همه ی من ..

[پناهی]

  • بلوط

1580

سه شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۹:۴۶ ب.ظ
وقتی ازم تعریف می کنن، در فروتنی که افتضاحم.
  • بلوط

1579

سه شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۸:۳۷ ب.ظ

میدونی دلم چی می خواد، یه روزِ بی دغدغه، خیلی رله، بیای، بی نگرانی بخوابی بلن شی کاراتو بکنی یکم با گوشی ور بری،  و بدونی - مهم ترین بخشش اینه - بدونی که این برنامه مال روزای دیگم هست و موقتی نیست :)

  • بلوط

غیر قابل پیگیری

دوشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۵۲ ب.ظ

اشتباه کردم. اشتباه محض. نباید گذرم به تو می خورد.

*مخاطبش اینجا رو نمی خونه. و منو نمی بینه. و حتی توی هوایی که نفس می کشم نیست.

  • بلوط

چیزی که دیده میشه

يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۴۴ ب.ظ
نشانه هایی از بازگشت به زندگی
  • بلوط

هم

يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۳۹ ب.ظ
دو ماهِ خوبی باش. خوب بگذر و زود بگذر و زود تموم شو.
  • بلوط

آینده

يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۱۱ ب.ظ
من میتونم بعدشو ببینم.
  • بلوط

غیرقابل پیگیری

يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۰۳ ب.ظ
حتی نمی تونم به کسایی که نمیشناسم بگم، چه برسه کسایی که میشناسم.
  • بلوط

declaration

يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۰۱ ب.ظ

you'll never see me like that again. 

  • بلوط

جامعه شناسی

يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ

بیدقی فک می کنه درسش الهه ی درسای رشته انسانیه. دریغ از اینکه یه سری مفاهیم انتزاعی و "ایسم" بیشتر نیست. *البته حساب آناتومی جامعه و آقای رفیع پور جداست*

  • بلوط

تقابل

شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۱۳ ب.ظ

استرسو من میگیرم، استرسم نفس منو میگیره.

  • بلوط

محکوم

شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۱۲ ب.ظ

اعصابمو خورد کردی انقد اومدی تو فکرم. مثه سالای پیش از ذهنم برو بیرون. 

  • بلوط

غیر قابل پیگیری

شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۳ ب.ظ

خواب دیدم من و تو باهم یه جا بودیم. تو حالت بد بود و خب طبیعی بود. من تو رو شناختم. اما تو منو نه. نشناختی. چرا من باید خواب تو رو ببینم؟ و سعی کنم خودمو بهت بشناسونم؟

  • بلوط