روزمرگی های یک دانشجو

- وای که مُردیم از خوشی !
[جنس مخالف نامحرم است. حتی مجازی.]

94.6.19

۱۱۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

پیام مستقیم !

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۱۲ ب.ظ

باور کنین با بیلبورد کردن جملات قصار

به نتیجه ی دلخواهتون نمی رسین. بیلیو می!

  • بلوط

سیاست جالبیه.

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۱۰ ب.ظ
پوآرو همیشه از یه اصلی پیروی می کنه
اینطوری که میگه بذار جستجو ها و الکی دویدنا وُ انرژی حروم کردنا رو بقیه کارآگاها انجام بدنُ فک کنن که زرنگن.
ولی تو فقط از مشاهده های اونا استفاده کنُ سلولای خاکستریتو به کار بنداز!
  • بلوط

ولی خودش نمیدونه.

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۰۵ ب.ظ

موهاش خیلی خوشگله.

نرمِ و مشکی با رگه های قهوه ای.

  • بلوط

ولی خسته کننده میشد یکم.

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۰۲ ب.ظ

نمیشه منو بشونن یه جا، بهم یه هارد پر از فیلم بدن،

بگن عزیزم شغل شما اینه که همه رو ببینی به ما بگی کودوم قشنگ تره.

  • بلوط

‏نوشته بود:

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۴۱ ب.ظ

وقتی کسی داره با تمام وجود نصیحتت میکنه، مخاطبش تو اون لحظه تو نیستی. خودش در گذشته‌شه.


[توییتر]

  • بلوط

the plan

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۰۴ ب.ظ

اگه نشد مهاجرت کنم،

میرم عضو ِ مسلم میشم یا عضو ِ خدمتگزاران.

البته یه برنامه ی ثابت هست که اونو همیشه دارمش. و خب بلند نمیشه که فریادش زد 🙈

  • بلوط

هی یو!

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۵۸ ب.ظ
۱۲ روزه دیگه مونده دختررررر
قوی باش دیگه
  • بلوط

از سری مشاهدات در خیابان.

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۲۲ ب.ظ

بیلبورد زده :

"گاز به زاهدان رسید! وفای به عهد دولت تدبیر و امید!"

قشنگ معلومه انتخابات نزدیکه.

  • بلوط

#شخصی

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۵۳ ب.ظ

به نظرت وقتی مامان بیاد خونه وُ ازش بپرسم که چی شد؟

چی میگه؟ میگه حل شد همه چی یا میگه بازم دعا کن ؟

  • بلوط

چیزایی که باعث میشه لبخند بزنم.سری اول.

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۵۰ ب.ظ

بستنی وانیلی ِ با شیر بطوری که درصد بستنی به شیر ۵ به ۲ باشه،

و همینطور شربت سکنجبین ِ خونگی با تیکه های خیار،

و همینطور پاستا جات یجوری که غذا خشک نباشه

و همینطور گیلاس ی که یکم مونده رسیده ی رسیده بشه،

و همینطور رنگ ِ کِرم.


  • بلوط

مجبوووره

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۴۴ ب.ظ

سر ادبیات بچه ها میخوان به زورم که شده

ی آرایه از دل بیت بکشن بیرون، دیگه کم مونده به حرف اضافه ها و جناساشون گیر بدن.

ول کن بابا دیگه اَه.

  • بلوط

اقتصادی طوری.

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۴۳ ب.ظ

داشتم حساب می کردم ۱۵ نفر هم که باشیم،

نفری چهار تا فیلم بیاریم بذاریم وسط میشه به عبارتی ۶۰ تا.

ینی هر کی صاحب ۵۶ تا فیلمِ دیگه میشه.

  • بلوط

:))))

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۰۶ ق.ظ

الان به یه وبلاگی برخوردم که به طور عجیبی

اونم مثه من، منشا حس و حالاشو از هورموناش میدونست.

  • بلوط

غرغرای تینیجری

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۴۸ ب.ظ

دوران دبیرستان مزخرف. نظام مزخرف تر ِ آموزشی ایران.

صبح زود به زور پاشدنُ هرروز ی چیزُ حفظ کردنُ جواب دادنُ بعدم فراموششون کردن.

وقت کیو دارین تلف می کنین؟ خودتونو یا مارو؟


پی اس اینکه یِسری کارا ممکنه خیلی ارزشمند به نظر بیان ولی دقت کن که فقط در نظر میان. وقتی اجراشون می کنی می بینی که گندش دراومده.

  • بلوط

نامه ی برگشت خورده هزارم.

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۰۴ ب.ظ

عزیزترینم سلام،

میدانی..

حال این روزهایم شده یک چیزی شبیه اینکه

نه می خواهم تو را داشته باشم، نه نبودنت را تاب میاورم.

هم تصورت می کنم، هم نه.

هم بی احساس ترین آدم دنیا تصورت می کنم، هم با احساس ترینشان.

هم می خواهم ببینمت، هم سعی می کنم دیدنت را بیندازم یک موقع دیگر.

می بینی؟

تو برای من شده ای یک تناقض که هم دلم می خواهد ولم کنی، هم نمی توانم ولت کنم.

شده یک بار در این دو راهی های بی سر و ته و تینیجری گیر کنی؟

من هر روز نامه هایم را برایت الکی پست می کنم و پستچی هم همیشه آنها را برمی گرداند.

چون من هم آدرست را می دانم، هم نه.

هم آشنا ترینی برایم، هم غریبه ترین.

خودت خسته نیستی ازین تناقض لوس مسخره؟؟

  • بلوط

dilemma

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۴۰ ب.ظ

 تو خودت از عنوان بفهم همه چیو.

  • بلوط

فیلترینگ !

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۱۳ ب.ظ

همه گنده های مملکت توییترُ فیس بوک دارن

بعد هردو تای اینا فیلتره.

کم کم بی حسیم داره تبدیل به تنفر میشه.

  • بلوط

معضل

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۰۱ ب.ظ

خودمو خیلی بی پناه می بینم

مثه جوجه ای که تو سرما می لرزه و نشسته روی سیمای برق.

  • بلوط

عقده نویس

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۵۸ ب.ظ

آرزوی بیخودی نکن

اونا مال از ما بهترونن.

  • بلوط

عزیز دل حیدر ...

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۴۱ ق.ظ
دستان علی بر گل زخم بدن فاطمه اش خورد، علی زنده شد و مرد، نفس در دل او حبس شد و سوخت، علی چشم به چشمان گلش دوخت، وَ آن بغض که در سینه نهان داشت رها شد، دوباره قد او خم شد و تا شد، وَ روح از بدنش رفت و جدا شد، سرش را به روی شانه‏ ی دیوار زد و زار زد و گفت: نگفتی به علی فاطمه یک بار، از این زخم وَ از قصه‏ ی دیوار، از این اذیت و آزار، از این سینه و از لطمه‏ ی مسمار، خدایا چه کند حیدر کرار...
  • بلوط

گنگ

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۳۹ ق.ظ

انقد تو ۱۴-۱۵ سالگی دست و پا زدیم که حواسمون نشد داریم ۱۸ سالو تموم می کنیمُ پر از ابهامیم

  • بلوط

حالا هر حس و حالی.

پنجشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۴۵ ب.ظ

  • بلوط

...

چهارشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۲۷ ب.ظ
با غیرت ترین و عاشق ترین مرد دنیا باشی و همسرت را جلوی چشمت سیلی بزنند...
قوی ترین مرد عرب باشی، زبانزد در شجاعت و آنوقت جرئت کنند به حریمت پا بگذارند و همسر باردارت را شهید کنند ...
صبورترین و آگاه ترین و بهترین و بافضیلت ترین باشی و آنوقت ...


باز باران ...
حیدرانه
بی صدا و مخفیانه ...
  • بلوط

۳۸۱

چهارشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۵۵ ب.ظ

سر امتحان تاریخ ادبیات، نوشته بود رباعیات نیما چیه،

به جای "آب در خوابگه مورچگان" که یادم نمیومد،

نوشتم "آب در قفس پرنده آتشین" . نمیدونم از کجا درآوردمش.

  • بلوط

تماااااام

چهارشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۳۲ ق.ظ

اگه ی سال از چیزی استفاده نکنی

سال بعدم ازش اسفاده ای نمی شه!

  • بلوط

نمیدونم می فهمی چی میگم یا نه

چهارشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۷ ق.ظ

بعضی کارا هستن

که فقط بخاطر بوجود اومدنشون، به آدم این حسو میدن که ارزشمنده که بزرگه، که خوبه!

وگرنه آخرشون خیلی اهمیت نداره.


  • بلوط

حالا هر کی.

سه شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۴۷ ب.ظ
خیلی خوشحالم که
اومدی اینجا.
  • بلوط

The salesman?

دوشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ب.ظ

من ازون توهم توطئه ایاش نیستم

ولی حتی به نظرم تیزرِ بقیه نامزدای اسکار در مقایسه با فروشنده بهتر بود.

  • بلوط

برنامه ی خسته کننده امشب

دوشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ب.ظ

تازه برسم خونه باید بشینم ببینم منطق چی میگه االان.

بعدم باید عربی بخونم. حالا عربیو شاید بشه انداخت زنگ جامعه ولی منطق نمیشه

  • بلوط

Depressing

دوشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۵۴ ب.ظ

من اصلا بخاطر اون قضیه ناراحت اینا نیستما

منتاها خب, فک نمی کردم اینطوری بشه. ینی من کلی برنامه داشتم ولی تو داری خیلی زود میری. و خب اینه که افسرده کننده س.


پی اس اینکه ببخشید انقد مبهم طور و رو عصابه. جور دیگه ای نمیشد بگم.

  • بلوط

374

دوشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۴۲ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • بلوط

373

دوشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۸ ق.ظ

 وقتی کنکور دادم و رتبم اومد،

ی دسته گل میفرستم برای مدیر فاعزون. (همزه نداره کیبرد)

  • بلوط

این خونه از بیخ و بنش خراب شده.

شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۴۳ ب.ظ

زدیم اخبار،

بعد داره میگه تو یکی از کشورای آفریقای جنوبی تمساحا ب دلیل اینگه گردشگرا بهشون استخون گاو میدن، می میرن. بقیشم یا داد بیداد مجلسیاس، یا بازدید رعیس جمهور. (همزه ندارم)

آخه لامصب الان تو روی شبکه رسمی مملکت، کانال اصلی، برنامه ی خبری، داری انقد چرند میگی؟! کیو الان داری خر می کنی؟

  • بلوط

رمزش اسممه.

شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۴۸ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • بلوط

وصف العیش، نصف العیش

شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۴۴ ب.ظ

من فقط می خواهم در حالی که یک ظرف بزرگ سیب زمینی سرخ کرده با سس دستم است و دارم فیلم می بینم،

بشنوم که گوینده ی اخبار، خبر تعطیلی مدارس را برای فردا اعلام می کند.

البته خوشحال تر می شدم اگر می گفت برای همیشه.

  • بلوط

3 فوریه اکران شد که.

شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۲۹ ب.ظ

از اکران ی فیلم، تا پخش شدن لینک دانلودش تو نت،

چقد طول می کشه؟

  • بلوط

Comment

شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۸ ق.ظ

کامنتتان داشت داد می زد که : خواهش می کنم بیا جواب من را بده و یک تو دهنی محکم به صاحبم بزن و یک "به تو چه" محکم به او بگو بلکه انقدر پررو نباشد.

ولی خب.

باز هم قضاوت آزاد است. کاملا آزاد.

  • بلوط

شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۴ ق.ظ

پاک کردن پست قبل را منصرف شدم، ولی

قضاوت کردن آزاد است و هر چقدر می خواهید دلسوزی، سرزنش، همدردی، چشم غره یا حتی بی توجهی کنید.

  • بلوط

×

شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۱۸ ق.ظ

من چیز زیادی نمی خواهم ... فقط موسیقی زیر متن فایل آقای آوینی را برای بک گراند زندگیم می خواهم... فقط یک جفت چشم میخواهم که زل بزند در چشم هایم... من فقط یک فیلم می خواهم که تدوینگرش، کادر را روی چشم هایمان تنظیم کند و تمام سکانس ها را به جز سکانس چشم هایمان حذف کند،و بعد دستش را بگذارد زیر چانه اش و با رضایت لبخند بزند...

حوصله ی هیچ کس را - جز چند نفر - ندارم. حتی حوصله ی توضیح دادن. و دلم خواست که اینجا ثبتش کنم.

  • بلوط

دست دوم

جمعه, ۶ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۴۶ ق.ظ

کاش آدم ها می توانستند وسایل خودشان را بدهند بهم دیگر.

مثلا من خیلی دوست دارم پنج تا کتاب جبران خلیل جبرانم را بدهم به نرجس.چون میدانم که دوستشان دارد.ولی خب.


چرت و پرتیات.

  • بلوط

#شخصی.دونت اسک انی تینگ

جمعه, ۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۲۰ ق.ظ

مامان می گفت فقط خدا میتونه این برنامه رو ردیف کنه

و من متعجب چون که فکر میکردم همه چی روبه راهه،

ب این فکر افتادم که غیر از این بود تعجب داشت. کسی اینجا ناز تو رو بخر نیس. مخصوصا با این گندایی ک زدی.

  • بلوط

PLEASE

جمعه, ۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۱۸ ق.ظ

I know

Ur not gonna hear me N Ur not gonna answer me any way

But is there any chance?

Not only for me, for them.

  • بلوط

د کوئزشن ایز

پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۴۵ ب.ظ

- مهاجرت یا ماندن در ایران؟

قطع به یقین مهاجرت از ایران.

  • بلوط

گیفتز

پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۳۸ ب.ظ

وای تا جلو در رفتم تو، اومدم کفشامو درآرم یادم اومد، اومدم تولد.

هیچی دیگه با کلی رشوه بخشید منو.

حالا نه مال خودشو بردم نه مال خواهرشو فردا ام تولد ریحانس. کادو ندارم براش. ول کنین اینارو بابا.

  • بلوط

با منظور.

پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۳۵ ب.ظ

حالا شاید پناهگاه ِ بقیه، پناهگاه ِ من نباشه

ولی کاملا قابل احترامه.

  • بلوط

اسپشل تنکس تو

چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۱۶ ب.ظ

من ی تشکر بدهکارم ب اونی که وقتی حواسم نیست و کامنتا بازه، میاد ناشناس سی ام میذاره که کامنتا بازه.

  • بلوط

دارم تاریخ ادبیات میخونم.

چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۱۵ ب.ظ

نه یارای خیزم

نه نیروی شرم

نه پای گریزم


پی اس اینکه دارم تاریخ ادب میخونمو حوصله ی اینکه فردا تو مد تند تند بخونمو ندارمو این تیکه از کسمایی ب نظرم خوب اومد و اینا.

  • بلوط

#شخصی

سه شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۰۴ ب.ظ

مامان داشت شعر می خوند و من و پدر گوش می کردیم.

بعد آخرش پدر گفت که این شعر بود یا چرت و پرت ؟ البته که همه خندیدیم ولی من فهمیدم به کی رفتم.

بعدشم پدر گفت بزن اخبارو ببینیم. منم گفتم که حالتون بد نمیشه اخبار صدا و سیما رو می بینین؟ گفت که راست میگی و همگی بیخیال شدیم.

  • بلوط

#شخصی

سه شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۲۳ ب.ظ

یه بار تو قسمت توضیحات وبلاگ نوشته بودم :

که لطفا آدم ها را در حریم شخصیشان ، و با عقاید خودشان تنها بگذارید. حتی غلط. اینجا حریم شخصی من است.

بعد پاکش کردم گفتم ولش کن. ولی ولش نکنید.


پی اس این که با آشناها نیستم =)

  • بلوط

پرفکشن

سه شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۱۶ ب.ظ

این چن روزه زدم تو خط فیلمو اینا.

هر روز، یکی. امروز ی فیلمی بود که با اینکه از اونا بود که آی ام بی دیش زیر 7 بود، شاید شیش و خورده ای، ولی حس خوب آخرشو ده میدم. شاید ازون دسته حسایی که میدونی همه چی آخرش خوب تموم بشه. حداقل من ترجیح میدم.

  • بلوط